کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هندوستان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هندوستان
لغتنامه دهخدا
هندوستان . [ هَِ ] (اِخ ) دهی است از بخش قاین شهرستان بیرجند. دارای 46 تن سکنه ، آب آن از چشمه و محصول عمده اش غله و پنبه است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
هندوستان
لغتنامه دهخدا
هندوستان .[ هَِ ] (اِخ ) هند. هندستان . کشور هند : خورد خواهد شاهد و شاه فلک محروروارآن همه کافور کز هندوستان افشانده اند. خاقانی .پیل آمد از هندوستان ، آورده طوطی بیکران اینک به صحرا بی نشان طوطی است مانا ریخته . خاقانی .از نظاره موی را جانی که هر م...
-
جستوجو در متن
-
هیند
لغتنامه دهخدا
هیند. (اِخ ) هند است که هندوستان باشد. (آنندراج ) (برهان ). رجوع به هندوستان شود.
-
کابور
لغتنامه دهخدا
کابور. (اِخ ) شهری به هندوستان . (دمشقی ).
-
دار
لغتنامه دهخدا
دار. (اِخ ) نام شهری در هندوستان . (برهان ).
-
جادوستان
لغتنامه دهخدا
جادوستان . [ س ْ / س ِ ] (اِ مرکب ) جایگاه جادوان . محلی که جادوان در آن جمع باشند. محل سکونت جادوان . مجازاً به هندوستان نیز گفته شود : ببرم پی از خاک جادوستان شوم با سپر سوی هندوستان . فردوسی .چو پیداست نامت به هندوستان به چین و به روم و به جادوستا...
-
گومتی
لغتنامه دهخدا
گومتی . (اِخ ) نام رودخانه ای به هندوستان . (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
هندوستانی
لغتنامه دهخدا
هندوستانی . [ هَِ ] (ص نسبی ) هندی . از هندوستان . (یادداشت مؤلف ).
-
ریوه
لغتنامه دهخدا
ریوه . [ ری وَ / وِ ](اِخ ) نام رودخانه ای در هندوستان . (ناظم الاطباء).
-
فیسا
لغتنامه دهخدا
فیسا. (اِ) طاوس باشد، و آن پرنده ای است در هندوستان . (برهان ).
-
لواره
لغتنامه دهخدا
لواره . [ ل َرَ ] (اِخ ) نام قصبه ای است در هندوستان . (برهان ).
-
بالیسر
لغتنامه دهخدا
بالیسر. [س َ ] (اِخ ) نام شهری در هندوستان . (ناظم الاطباء).
-
بیروزه
لغتنامه دهخدا
بیروزه . [ ] (اِخ ) نام شهریست در حدود مولتان در هندوستان که در آن بتخانه ها است . (از حدودالعالم ).
-
پالک
لغتنامه دهخدا
پالک . (اِخ ) تنگه ای میان جزیره ٔ سرندیب و هندوستان .