کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هلند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هلند
لغتنامه دهخدا
هلند. [ هَُ ل َ ] (اِخ ) این کشور را اروپائیان «ندرلندز» (سرزمینهای پست و کم ارتفاع ) میخوانند. یک کشور پادشاهی است که در شمال غربی اروپا و در کنار دریای شمال قرار دارد. بلژیک در جنوب آن و آلمان در مشرق آن است .وسعت این کشور با دریاهای پرجزیره ٔ آن 1...
-
هلند
لغتنامه دهخدا
هلند. [ هَُ ل َ ](اِخ ) نام دو ایالت است در کشور هلند. یکی از آنها ایالتی معروف به هلند شمالی که تقریباً در مغرب کشورقرار گرفته و در حدود 1700000 سکنه دارد. دیگری هلند جنوبی است در جنوب غربی کشور هلند که سکنه ٔ آن در حدود 2200000 تن است . (از فرهنگ ج...
-
جستوجو در متن
-
هلاند
لغتنامه دهخدا
هلاند. [ هَُ ] (اِخ ) هلند. رجوع به هلند شود.
-
په ای با
لغتنامه دهخدا
په ای با. [ پ ِ ] (اِخ ) نام کشور هلند. رجوع به هلند شود.
-
فلمنکی
لغتنامه دهخدا
فلمنکی . [ ف ِ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به فلمنک . هلندی . از مردم هلند یا ساخته و پرداخته ٔ هلند. (فرهنگ فارسی معین ).
-
لمبورگ
لغتنامه دهخدا
لمبورگ . [ ل َ ] (اِخ ) (دوشه دو...) ایالت قدیمی از هلند که امروزه میان بلژیک و هلند تقسیم شده است . قسمت متعلق به بلژیک دارای 360هزارو قسمت متعلق به هلند دارای 545هزار تن سکنه است .
-
فلمنک
لغتنامه دهخدا
فلمنک . [ ف ِ م َ ] (اِخ ) هلند. رجوع به هلند شود. || (ص نسبی ) هلندی . از مردم هلند. فلمنکی . || ساخته و پرداخته ٔ هلند. (فرهنگ فارسی معین ).- الماس فلمنک ؛ الماس سرخ . الماس فلامک . (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به فلامک شود. در زبانهای اروپایی ، فلمی...
-
گوئو
لغتنامه دهخدا
گوئو. [ ءُ ] (اِخ ) نام شورشیان هلند در مقابل فیلیپ دوم در جنگ استقلال (1567).
-
پیناکر
لغتنامه دهخدا
پیناکر. [ ک ِ ] (اِخ ) آدرین وان . نام نقاشی از مردم هلند (1621-1673 م .).
-
اد
لغتنامه دهخدا
اد. [ اِ ] (اِخ ) شهریست به هلند دارای سی هزار تن سکنه .
-
امن
لغتنامه دهخدا
امن . [ اِم ِ ] (اِخ ) از شهرهای هلند است و در حدود 65000 تن جمعیت دارد. (از لاروس ).
-
استاتودر
لغتنامه دهخدا
استاتودر. [ اِ دِ ] (اِ) عنوانی که نخست به حکام هلند در ایام استیلای اطریشیها و سپس به پادشاهان اُرانژ و رؤسای جمهوری ایالات متحده (هلند) از مائه ٔ شانزدهم تا 1795 م . داده اند.
-
زیست
لغتنامه دهخدا
زیست . (اِخ ) شهری در هلند که در ایالت «اوترک » و بر کنار دلتای رود رن واقع است و 50000 تن سکنه دارد. (از لاروس ).
-
ژاکلین
لغتنامه دهخدا
ژاکلین . [ ک ِ ] (اِخ ) کنتس هِنوت و هلند و زلاند متولد به لاهه (1401-1436 م .).