کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هبةاﷲ فارسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
هبةاﷲ فارسی
لغتنامه دهخدا
هبةاﷲ فارسی .[ هَِ ب َ تُل ْ لا هَِ ] (اِخ ) مکنی به ابونصر و ملقب به قوام الملک . رجوع به قوام الملک (هبةاﷲ...) شود.
-
واژههای مشابه
-
هبةاﷲ بخاری
لغتنامه دهخدا
هبةاﷲ بخاری . [ هَِ ب َ تُل ْ لاه هَِ ب ُ ] (اِخ ) مکنی به ابوالمظفر و ملقب به جلال الدین . از وزراء دولت عباسی ، که وزیر الناصرلدین اﷲ خلیفه ٔ عباسی بود. (حبیب السیر ج 2 ص 327).
-
هبةاﷲ عباسی
لغتنامه دهخدا
هبةاﷲ عباسی . [ هَِ ب َ تُل ْ لاه هَِ ع َب ْ با ] (اِخ ) ابن ابراهیم بن محمد مهدی بن عبداﷲ منصور عباسی ، مکنی به ابوالقاسم ، شاعر و موسیقیدان و از امرای دولت عباسی و ندیم چند تن از خلفای عباسی از جمله المعتمد علی اﷲ بود.وی جنگهایی نیز کرده است اشعار ...
-
جستوجو در متن
-
نظام فارسی
لغتنامه دهخدا
نظام فارسی . [ ن ِ م ِ ] (اِخ ) رجوع به نظام الدین هبةاﷲ شود.
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) هبةاﷲ فارسی . رجوع به قوام الملک ... شود.
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) فارسی . هبةاﷲ ملقب به نظام الدین قوام الملک . رجوع به قوام الملک ... شود.
-
ابونصر
لغتنامه دهخدا
ابونصر. [ اَ ن َ ] (اِخ ) قوام الملک هبةاﷲ فارسی . رجوع به قوام الملک ... شود.
-
سابری
لغتنامه دهخدا
سابری . (اِخ ) از امرای محلی هند در اواخر قرن پنجم بود که در جنگ با قوام الملک نظام الدین هبةاﷲ ابونصر فارسی پیشکار و کدخدا و سپهسالار غزنویان در هند شکست خورد و به هنگام فرار در رودخانه ٔ زاوه غرق گردید. مسعودسعد تفصیل این حادثه را در یک قصیده ٔ 91 ...
-
هبةا
لغتنامه دهخدا
هبةا.[ هَِ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) ابن موسی بن داود شیرازی سلمانی ، مکنی به ابونصر و معروف به مؤید فی الدین ، داعی الدعاة و از پیشوایان و نویسندگان اسماعیلیه ، به شیراز متولد گشت و در همانجا دانش آموخت و به مذهب اسماعیلی گروید و به دعوت برای فاطمیان ...
-
نظام الدین
لغتنامه دهخدا
نظام الدین . [ ن ِ مُدْ دی ] (اِخ ) هبةاﷲ فارسی ، مکنی به ابونصر و ملقب به قوام الملک و نظام الدین ، وزیر سلطان رضی الدین ابوالمظفر ابراهیم بن محمدبن محمود و از فضلای قرن ششم و اوایل قرن هفتم است و به روایت عوفی «همان روز که نام وزارت بر وی نشست رقم ...
-
مسعودسعد
لغتنامه دهخدا
مسعودسعد. [ م َ دِ س َ ] (اِخ ) مسعودبن سعدبن سلمان . شاعر توانای زبان فارسی در قرن پنجم و ششم هجری . خانواده ٔ او از همدان و مولد و منشاء وی چنانکه غلامعلی آزاد در سبحة المرجان فی آثار هندوستان متعرض است و از اشعار خود او نیز استنباط می شود لاهور بو...
-
قاسم
لغتنامه دهخدا
قاسم . [ س ِ ] (اِخ ) ابن علی بن محمدبن عثمان حریری . از طائفه حرامی و از مردم بصره و از علماء بزرگ ادب بوده است . سمعانی گوید: وی سرآمد همگنان خود بشمار میرفت و در فن ادب و فصاحت کسی به پای او نمیرسید. از ابوتمام محمدبن حسن بن موسی مقری و ابوالقاسم ...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن اسماعیل بن یوسف بن محمدبن العباس مکنی به ابوالخیر و ملقب برضی الدین القزوینی الطالقانی . در نامه ٔ دانشوران آمده است که : در کتب تراجم حفّاظ و مشایخ محدّثین و مشاهیر مفسّرین این دانشور جلیل و هنرمند نبیل را هم ابوالخیر مین...