کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
هالۀ دگرگونی همبَری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
هاله
لغتنامه دهخدا
هاله . [ ل َ / ل ِ ] (ص ) مردم مفسد و مفتن . (فرهنگ رشیدی ) (جهانگیری ) (برهان ) (ناظم الاطباء) : رنجم همیشه هست ز دست دلاله ای دلاله ای که هست بهر خانه هاله ای . ادیب صابر. || قرار گرفته و آرام یافته . (جهانگیری ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). و این مع...
-
هاله
لغتنامه دهخدا
هاله . [ ل َ / ل ِ ] (ع اِ) خرمن ماه را گویند.و آن حلقه و دایره ای است که شبها از بخار بر دور ماه بهم میرسد، چنانکه ماه مرکز آن دایره میگردد. (برهان قاطع). حلقه و دایره باشد که بر گرد ماه به سبب بخارات ارضی پدید آید و گویند آن هاله علامت باران است . ...
-
هاله
لغتنامه دهخدا
هاله . [ ل ِ ] (اِخ ) بندر و دهی است از دهستان مالکی بخش کنگان شهرستان بوشهر، واقع در 88 هزارگزی جنوب خاوری کنگان و 8 هزارگزی شوسه ٔ سابق بوشهر به لنگه . ناحیه ای است جلگه ای و گرمسیر مالاریائی . سکنه ٔ آن 182 تن فارسی و عربی زبان . آب آن از چاه و مح...
-
هاله افتادن
لغتنامه دهخدا
هاله افتادن . [ ل َ / ل ِ اُ دَ ] (مص مرکب ) بوجود آمدن هاله بدور چیزی : ساغر می چون به کف میگیرد آن ماه تمام هاله می افتد به دور عارضش از خط جام .معصوم تبریزی (از ارمغان آصفی ).
-
هاله بستن
لغتنامه دهخدا
هاله بستن . [ ل َ / ل ِ ب َ ت َ ] (مص مرکب ) به وجود آوردن هاله بر گرد چیزی : تا خط به دور ماه رخت هاله بسته است از هاله مه به حلقه ٔ ماتم نشسته است .صائب (از ارمغان آصفی ).
-
هاله زدن
لغتنامه دهخدا
هاله زدن . [ ل َ / ل ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) به دورادور چیزی حلقه زدن و ایجاد کردن : تا درنیاید انجم و افلاک در نظراز دود آه هاله به دور قمر زدیم .علی خراسانی (از آنندراج ).
-
هاله شدن
لغتنامه دهخدا
هاله شدن . [ ل َ / ل ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) هاله زدن . به دور چیزی گرد شدن : بیا ساقی آن رشک ماه تمام که شد هاله بر گرد آن دور جام .قاسمی گنابادی (از ارمغان آصفی ).
-
هاله وار
لغتنامه دهخدا
هاله وار. [ ل َ / ل ِ ] (ص مرکب ، ق مرکب ) (از: هاله + وار، پسوند شباهت ) دایره ای . مانند خرمن ماه . (از ناظم الاطباء).