کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیلنج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیلنج
لغتنامه دهخدا
نیلنج . [ ل َ ](معرب ، اِ) نیلج . (از آنندراج ) (از منتهی الارب ). معرب نیلنگ است . (از تاج العروس ). عصاره ٔ برگ نیل است . || دخان پیه که زنان بر وَشم پاشند تا نگار سبز نماید. (منتهی الارب ). دوده ٔ پیه که بدان خال کوفته [ وشم ] را سبز کنند. نیلنگ ....
-
جستوجو در متن
-
نیلنگ
لغتنامه دهخدا
نیلنگ . [ ل َ ] (اِ) نیلنج . رجوع به نیلنج شود.
-
نیلج
لغتنامه دهخدا
نیلج . [ ل َ ] (معرب ، اِ) عصاره ٔ نیل . (منتهی الارب ). مأخوذ از نیله ٔ فارسی و به معنای آن . (ناظم الاطباء). معرب نیله که به نیل مشهور است و بدان چیزها رنگ کنند. (برهان قاطع). || ثوب نیلج ؛ جامه ٔ نیلی . (از مهذب الاسماء). جامه ٔ نیله . (منتهی الا...
-
شاه بابک
لغتنامه دهخدا
شاه بابک . [ ب َ ] (اِ مرکب )برنوف . (تذکره ٔ انطاکی ) (تاج العروس ). آن گیاهی است که در مصر بسیار باشد طلای عصاره ٔ آن در محلول نیلنج بر مفاصل کودکان و نیز نوشیدن یک درهم از آن در شیر مادر نافع صرع است و بوییدن برگ آن دافع زکام و سدهای دماغ و نافع ا...
-
دخان
لغتنامه دهخدا
دخان . [ دُ ] (ع اِ) دُخّان . (منتهی الارب ). دود که از آتش برآید. (غیاث اللغات ). دود. نحاس . یحموم . (یادداشت مؤلف ). درعرف عامه جسم سیاه بالارونده ای است که محصول آنچه ازآتش سوخته است میباشد. و در اصطلاح حکماء اعم از تعریف مذکور است و عبارتست از ...
-
نیل
لغتنامه دهخدا
نیل . (اِ) گیاهی است که عصاره ٔ آن را نیله و نیلج گویند و بدان رنگ کنند. برگ نیل را با آب گرم می شویند و کبودگی و کدورت آن دور کنند و آب را نگاه دارند تا همچو گل به تک نشیند پس آب را می ریزند و نیله را خشک کنند، و آن مبرد است و مانع جمیع اورام در ابت...