کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نیرب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نیرب
لغتنامه دهخدا
نیرب . [ ن َ رَ ] (ع ص ، اِ) بدی . (منتهی الارب ). شر. (اقرب الموارد). || سخن چینی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). نمیمة. (اقرب الموارد). || مرد چابک و چست . (منتهی الارب ). رجل جلید. (اقرب الموارد). || رجل نیرب و ذونیرب ؛ مرد بد و شریر. (منتهی الار...
-
جستوجو در متن
-
نیربی
لغتنامه دهخدا
نیربی . [ ن َ رَ ] (ص نسبی ) منسوب است به نیرب از قراء دمشق در نیم فرسخی آن . (از الانساب سمعانی ).
-
نیربة
لغتنامه دهخدا
نیربة. [ ن َ رَ ب َ ] (ع ص ) تأنیث نیرب است . (منتهی الارب ). رجوع به نَیرَب شود. || (مص ) سخن چینی و نمامی کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخن سربسته و آمیخته گفتن . (منتهی الارب ). کلام را در هم خلط کردن و سخن را آراسته و رنگین گفتن . ...
-
ذونیرب
لغتنامه دهخدا
ذونیرب . [ ن َ رَ ] (ع ص مرکب ) شریر. نمام . رجل ذونیرب ؛ مرد شریر و بد. (منتهی الارب ). و در تاج العروس آمده است : ذونیرب ؛ شریر، ای ذوشر و نمیمة، قال عدی ّ بن خزاعی : و لست بذی نیرب فی الصدیق و مناع خیر و سبابها.قال . ابن بری صواب انشاده :و لست بذی...
-
چابک
لغتنامه دهخدا
چابک . [ ب ُ ] (ص ) چست و چالاک . فرز. تند. سبک . زرنگ . زبر و زرنگ . ظریف . رعنا. قبراق . زود. قچاق . چابوک . چاپوک . چپوک (دهات تربت حیدریه ): جلیت ؛ مرد چابک و چست . جلد؛ چابک از هر چیزی . جلدة؛ چابک و چالاک گردیدن .جلید؛ چابک از هر چیزی . جمل خذا...
-
بدی
لغتنامه دهخدا
بدی . [ ب َ ] (حامص ) ضد نیکی . (آنندراج ). نقیض نیکی . ترمنشت . (از ناظم الاطباء). شر. (زمخشری ). سوء. سیئه . (ترجمان القرآن جرجانی ترتیب عادل بن علی ). شرة. (دهار). اِرب . بُجر. تَعس . جفا. جفوة. خَل ّ. خَنابة. دَوکَة. دَهم . رَباذیة.رَهَق . طَبَند...