نیربة. [ ن َ رَ ب َ ] (ع ص ) تأنیث نیرب است . (منتهی الارب ). رجوع به نَیرَب شود. || (مص ) سخن چینی و نمامی کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || سخن سربسته و آمیخته گفتن . (منتهی الارب ). کلام را در هم خلط کردن و سخن را آراسته و رنگین گفتن . (از اقرب الموارد). || بافتن . (منتهی الارب ). نسج . (اقرب الموارد). گویند: نیرب الریح التراب فوق الشی ٔ؛ نسجته . (اقرب الموارد). باد می بافد خاک را یعنی موج می اندازد به روی خاک و خط می کشد. (ناظم الاطباء).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.