کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نکات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نکات
لغتنامه دهخدا
نکات . [ ن َک ْ کا ] (ع ص ) سخت عیب کننده مردم را. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). طَعّان درباره ٔ مردم . (از متن اللغة) (از اقرب الموارد).
-
نکات
لغتنامه دهخدا
نکات . [ ن ِ ] (ع اِ) ج ِ نکته ، به معنی خجک . (آنندراج ). رجوع به نکته شود. || نکته ها و اندیشه ها و لطیفه ها و مطالب دقیقه و رموز و علامات پنهانی . (ناظم الاطباء). رجوع به نکته شود.
-
واژههای همآوا
-
نکعة
لغتنامه دهخدا
نکعة. [ ن َ ع َ ] (ع اِ) گیاهی است شبیه طرثوث . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
نکعة
لغتنامه دهخدا
نکعة. [ ن َ ک َ ع َ ] (ع اِ) شلم قتاد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). صمغ قتاد، یا آن نُکعةاست . (از متن اللغة). || بر نقاوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بار درخت نقاوی . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). || بار درختی است سرخ . || سر بینی . (...
-
نکعة
لغتنامه دهخدا
نکعة. [ ن َ ک ِ ع َ ] (ع ص ) زن سرخ فام . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مراءة حمراء. (اقرب الموارد). زن سرخ . (ناظم الاطباء). || لب نیک سرخ . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ازاقرب الموارد). لبی که نیک سرخ باشد. (ناظم الاطباء). شفة نکعة؛ لبی سرخ از بسیاری خو...
-
نکعة
لغتنامه دهخدا
نکعة. [ ن ُ ک َ ع َ ] (ع ص ) رجل نکعة؛ مرد پوست روی رفته . (منتهی الارب ) (آنندراج ). مردسرخی که پوست بینی وی رفته باشد. (ناظم الاطباء) (ازاقرب الموارد) (از المنجد). مرد احمر اقشر. (از متن اللغة). || هُکَعة نُکَعة؛ مرد گول یا مردگول که از جای نجنبد. ...
-
جستوجو در متن
-
نکته بین
لغتنامه دهخدا
نکته بین . [ ن ُ ت َ / ت ِ ] (نف مرکب ) آنکه اعتراض می کند و ایراد می گیرد. (ناظم الاطباء). رجوع به نکته گیر شود. || که دقایق و نکات و ریزه کاری های کاری یا سخنی را درمی یابد.
-
نکتة
لغتنامه دهخدا
نکتة. [ ن ُ ت َ ] (ع اِ) نقطه ٔ سیاه بر سفیدی وگفته اند نقطه ٔ سپید بر چیز سیاه . || نشانی که براثر نَکْت [ زدن سر انگشت یا سر چوب بر زمین ] در آن پدید آید. || زنگ که بر آئینه و شمشیر پیدا شود. || مسأله ٔ دقیقی که با دقت نظر و امعان فکر دریافته شود....
-
یوسف
لغتنامه دهخدا
یوسف . [ س ُ ] (اِخ ) خواجه یوسف خراسانی ابن خواجه رکن الدین . از اولاد شیخ ابوسعید بود. در کنعان نظم به پرورش یوسفان نکات طریقه ٔ یعقوبی می پیمود. از اوست :دل زارم که جا در زلف آن نامهربان داردگر از سودا پریشان حال باشد جای آن دارد.(از صبح گلشن صص 6...
-
فرونتو
لغتنامه دهخدا
فرونتو. [ فْرُ /ف ُ رُ ت ُ ] (اِخ ) نویسنده ٔ رومی که پس از سال 175 م . درگذشت . نامه هایی که درسده ٔ نوزدهم میلادی از وی به دست آمده است حاوی نکات مهمی درباره ٔ رم قدیم و بخصوص روابط رم با پارتهاست . رجوع به ایران باستان تألیف پیرنیا ص 2180 شود.
-
فتح ا
لغتنامه دهخدا
فتح ا.[ ف َ حُل ْ لاه ] (اِخ ) شیرازی ، حکیم . در حکمت و معرفت صاحب پایگاه ، معاصر و مجالس اکبرشاه و دوست فیضی دکنی بود و در هندوستان درگذشت . این رباعی از اوست :می از خم معرفت چشیدن مشکل وز هستی خویشتن بریدن مشکل تحقیق نکات اهل عرفان آسان اما به حقی...
-
وارسته
لغتنامه دهخدا
وارسته . [ رَ ت َ ] (اِخ ) شیخ قاسم نام داشت . صاحب تذکره ٔ صبح گلشن درباره ٔ وی چنین آرد: در گل زمین سخن تخم ریاحین نکات میکاشت از خاک هندوستان سرکشیده و عمرش در فرخ آباد به وارستگی بسر گردیده است . او راست :کی احتراز ز چشمت دل خراب کندچگونه مست ز م...
-
هربارت
لغتنامه دهخدا
هربارت . [ هَِ ] (اِخ ) یوهان فریدریش . متولد 1776 و متوفی به سال 1841 م . از فلاسفه و شخصیتهای فرهنگی آلمان است . تولدش در الدنبورگ اتفاق افتاد. از سال 1797 تا 1800 در سویس زندگی کرد و در آنجا تحت تأثیر شیوه ٔ تربیت استاد معروف پستالزی قرار گرفت . ...