کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نَقَضَتْ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
نقضة
لغتنامه دهخدا
نقضة. [ ن ِ ض َ ] (ع ص ) شترماده ٔ لاغرشده از بسیاری سفر. (آنندراج ). تأنیث نِقْض است . (منتهی الارب ) (متن اللغة). رجوع به نِقْض شود.
-
جستوجو در متن
-
اربی
لغتنامه دهخدا
اربی . [ اَ با ] (ع ن تف ) زیادتر. زیاده . افزون : و لاتکونوا کالتی نقضت غزلها من بعد قوة انکاثاً تتخذون ایمانکم دَخلاً بینکم ان تکون امةٌ هی اربی من امة انما یبلوکم اﷲ به و لیبینن لکم یوم القیمة ماکنتم فیه تختلفون . (قرآن 92/16)؛ و نباشید مانند آنکه...
-
ام ریطة
لغتنامه دهخدا
ام ریطة. [ اُم ْ م ِ رَ طَ ] (اِخ ) بنت کعب بن سعد یا سعید از بنی تیم بن مرة ملقب به جعراء یا خضراء یا خرقا. از زنانی است که در عرب به حماقت و گولی ضرب المثل شده است . گویند از صبح تا شام به کنیزکانش امر رشتن می داد و آنگاه می فرمود که باز کنند و باز...
-
اخرق
لغتنامه دهخدا
اخرق . [ اَرَ ] (ع ن تف ) نعت تفضیلی از خرق . گول تر. نادان تر.- امثال : اخرق من حمامة ؛ وذلک انها تبیض بیضها علی الاعواد الثلاثة فربما وقع بیضها فتکسر.اخرق من ناکثة غزلها و یقال من ناقضة غزلها ؛ و هی امراءة کانت من قریش یقال لها ام ّریطة بنت کعب بن...