کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعیر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نعیر
لغتنامه دهخدا
نعیر. [ ن َ ] (ع اِ) فریاد و فغان در جنگ و بدی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). صراخ و صیاح در جنگ یا بدی و شر. (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). || (ص ) نعیرالهم ؛ بعیده . (از اقرب الموارد). دورآهنگ و بلندفکر. (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). || (مص...
-
واژههای همآوا
-
نایر
لغتنامه دهخدا
نایر. [ ی ِ ] (اِ) لوله ٔ خرد. || نای کوچک . || قسمی از شعر. (ناظم الاطباء).
-
نایر
لغتنامه دهخدا
نایر. [ ی ِ ] (ع ص ) حرف نایر، آن است که حرف مزید بدان پیوندد. (المعجم ).یکی از اقسام حروف قافیه است . رجوع به نائره شود.
-
جستوجو در متن
-
نعار
لغتنامه دهخدا
نعار. [ ن ُ ] (ع اِ) آواز خیشوم . (ناظم الاطباء) (از متن اللغة). || (مص ) بانگ کردن و آواز دادن از خیشوم . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). نعیر. (اقرب الموارد) (المنجد) (متن اللغة). || جوشیدن خون از رگ یا با...
-
نعر
لغتنامه دهخدا
نعر. [ ن َ ] (ع مص ) رفتن در شهرها. (از اقرب الموارد) (از المنجد) (از متن اللغة). || خلاف ورزیدن و انکار نمودن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). مخالفت کردن و سرباز زدن . (از اقرب الموارد) (از متن اللغة) (از المنجد). || نعره زدن . (دهار) (یادداشت مؤلف...
-
نعرة
لغتنامه دهخدا
نعرة. [ ن ُ ع َ رَ ](ع اِ) خیشوم . (اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). نُعرَة. (ناظم الاطباء). || (اِمص ) خودبینی . بزرگ منشی . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). یقال فی رأسه نعرة؛ ای کبر. (منتهی الارب ). خیلاء. کبر. (اقرب الموارد). || (اِ) کار مقصود. (م...