کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشه
لغتنامه دهخدا
نشه . [ ن َ ش ْ ش َ ] (اِ) مؤلف غیاث اللغات آرد: نشه به فتح نون و شین معجمه ٔ مشدد بر وزن پشه ، بیهوشی و کندی حواس که از خوردن شراب و بنگ و غیره پیدا شود. کسانی که برای این معنی نشاء، به الف و همزه ، نویسند غلط است - انتهی . اما در مآخذ دیگر چونین ض...
-
واژههای همآوا
-
نشح
لغتنامه دهخدا
نشح . [ ن َ ] (ع مص ) آب خوردن نه به سیری . (تاج المصادر بیهقی ). کم از سیری خوردن آب را. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). آب خوردن نه به قدری که سیراب شود. (ناظم الاطباء) (از المنجد) (از اقرب الموارد). || آب خوردن آنقدر که شکم پر شود . (از المنجد) (...
-
نشح
لغتنامه دهخدا
نشح . [ ن ُ ش ُ ](ع ص ، اِ) مستان . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). مردمان مست . (ناظم الاطباء). سکاری . (المنجد) (اقرب الموارد). مفرد آن نَشوح است . (اقرب الموارد) (المنجد).
-
جستوجو در متن
-
جاودان کبیر
لغتنامه دهخدا
جاودان کبیر. [ وِ ن ِ ک َ ] (اِخ ) جاودان نامه سومین اثر فضل اﷲ حروفی است و از کتب مقدسه ٔ حروفیه بشمار است . رجوع به حروفیه در همین لغت نامه شود. در این کتاب که بلهجه ٔ استرآبادی است لغات محلی بسیار موجود است که برخی از آنها در ذیل ذکر میگردد: آمی ب...
-
نشیب
لغتنامه دهخدا
نشیب . [ ن ِ / ن َ ] (ص ، اِ) اوستا: نیخشوئپه ، پهلوی : نَ (َیَ) شپ ، نَ (َیَ) شپیتن (فرود شدن )، پهلوی : نیشپک (غروب [ آفتاب و ماه ])، پازند: نیشوه ، برای وهژه (بهیزک )، کردی : سرنشیو (برگشته ،[ سر به پائین ])، نیز کردی نشوو ، نشیو (نشیب یک تپه )، ش...