کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نخواسته پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نخواسته
لغتنامه دهخدا
نخواسته . [ ن َ خوا / خا ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب )ناخواسته . || (ق مرکب ) بلااراده . بلاعمد.
-
جستوجو در متن
-
قاسم حربی
لغتنامه دهخدا
قاسم حربی . [ س ِ م ِ ح َ ] (اِخ ) از عارفان است . بشرحافی به زیارت وی میرفت روزی بیمار شد. بشرحافی به عیادت او آمد، دید که خشتی زیر سر نهاده و یک پاره بوریای کهنه در زیر پهلو انداخته . چون بیرون آمد همسایگان وی گفتند سی سال است که همسایه ماست و هرگز...
-
ناپرسیده
لغتنامه دهخدا
ناپرسیده . [ پ ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) سؤال نشده . نخواسته .- ناپرسیده گفتن ؛ بدون مقدمه گفتن . بدون اینکه سؤال شود و بخواهند گفتن : اما سخن ناپرسیده مگوی تا در رنج نادانسته نیفتی . (منتخب قابوسنامه ص 29). ناپرسیده مگوی . (خواجه عبداﷲ انصاری ). س...
-
باری
لغتنامه دهخدا
باری . (ع ص ) (نعت فاعلی از بری ) تراشنده ٔ تیر. (اقرب الموارد). تراشنده . (ناظم الاطباء) : مواظب الخمس لا وقاتهامنقطع فی خدمةالباری .صفت قلم است و از خمس صلوات خمس مراد نیست بلکه پنج انگشت را خواهد و از باری خدای تعالی را نخواسته بلکه تراشنده ٔ قلم ...
-
دل خواستن
لغتنامه دهخدا
دل خواستن . [ دِ خوا / خا ت َ ] (مص مرکب ) خواستن دل . خواهانی دل . تمایل دل . علاقه یافتن . آرزو داشتن . مایل شدن به چیزی . دوست داشتن . میل کردن : چنانت دوست می دارم که وصلت دل نمی خواهدکمال دوستی باشد مراد از دوست نگرفتن . سعدی .دختر اندر شکم پسر ...
-
ناخواست
لغتنامه دهخدا
ناخواست . [ خوا / خا ] (ن مف مرکب ) بلااراده .(حاشیه ٔ برهان چ معین ). به معنی بی طلب باشد. (برهان قاطع) (انجمن آرا). طلب نشده . درخواست ناشده . خواهش ناکرده . (ناظم الاطباء). نخواسته . || (مص مرخم ) کراهت . نخواستن . عدم رغبت . بی میلی : جرمی که ازت...
-
ناخواسته
لغتنامه دهخدا
ناخواسته . [ خوا / خا ت َ / ت ِ ] (ن مف مرکب ، ق مرکب ) نطلبیده . تقاضا نکرده . بدون تقاضا. نخواسته . خواهش نکرده . درخواست نکرده . بی سؤال . بی طلب . بدون تمنا و درخواست : کلید در گنج آراسته بگنجور او داد ناخواسته . فردوسی .از غایت جود و کرم و برّ ...
-
ارت آدیس توس
لغتنامه دهخدا
ارت آدیس توس . [ اُ ت ُ آ ] (اِخ ) ارتوآدیست . ارادشس بن واگارشک (وال ارشک ). پادشاه ارمنستان معاصر مهرداد دوم (بزرگ ). ژوستن (کتاب 42، بند 2) گوید: مهرداد به ارتوآدیست پادشاه ارمنستان حمله کرد، ولی سترابون (کتاب 11، فصل 14، بند 15) گوید که تیگران پا...
-
شطط
لغتنامه دهخدا
شطط. [ ش َ طَطْ ] (ع اِمص ) ستم . دوری از حق . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تجاوز از قدر و حق . (از اقرب الموارد). جور. ظلم . بیدادگری . بیداد. تجاوز. (یادداشت مؤلف ). بیداد. (مهذب الاسماء) : اگر نه تریاق لطف مساعی آن صدربزرگوار بودی زه...
-
اندیک
لغتنامه دهخدا
اندیک . [ اَ ] (ق ) لفظی است از کلمات تمنی که در عربی لیت و لعل و عسی گویند یعنی «باشد که » و «بود که » و «باید که ». (برهان قاطع) (از هفت قلزم ). لفظی است از کلمات تمنی که در عربی لیت و لعل وعسی گویند و در پارسی «بوکه » و «مگر» یعنی «بود و باشد که چ...
-
خرسندی
لغتنامه دهخدا
خرسندی . [ خ ُ س َ ] (حامص ) قُنوع . اقتناع . قناعت . (یادداشت بخط مؤلف ) : غمی نیست کآن دل هراسان کندکه آنرا نه خرسندی آسان کند. اسدی طوسی .بخرسندی و بردباری ز مردهمه نیک باشد بدرمان درد. (گرشاسب نامه ).بخرسندی برآور سرکه رستی ز حرص ار دور گشتی تب ...
-
اندی
لغتنامه دهخدا
اندی . [ اَ ] (اِ، ق ) به معنی خاصه باشدکه در مقابل خرجی است . (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (آنندراج ). خاصه مقابل خرجی . (ناظم الاطباء). || خصوصاً. (شعوری ج 1 ورق 132 ب ). || امیدواری . (برهان قاطع) (هفت قلزم ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تعجب . (برها...
-
شوق
لغتنامه دهخدا
شوق . [ ش َ ] (ع اِمص ) آزمندی نفس و میل خاطر.ج ، اشواق . (منتهی الارب ). آرزومندی . (المصادر زوزنی )(مهذب الاسماء). آرزومندی . بویه . (از یادداشت مؤلف ). خواست . غرض . (از منتهی الارب ). نیاز. (فرهنگ اسدی ).رغبت و اشتیاق و منتهای آرزوی نفس و میل خا...
-
اخی محمد
لغتنامه دهخدا
اخی محمد. [ اَ م ُ ح َم ْ م َ ] (اِخ ) دهستانی . شیخ رکن الدین قدس سره فرموده است که در شب پنجشنبه سی ونهم اربعین در غیبت دیدم که جماعتی مسافران رسیدند و در میان ایشان جوانی بود که حق تعالی را به او نظری از عنایت است . و او را بمن حواله کرده است چون ...