کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناگزارده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناگزارده
لغتنامه دهخدا
ناگزارده . [ گ ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) انجام نایافته . انجام ناداده . اداناکرده : اگر رکاب عالی ... حرکت کرده بودی و کاری بر ناگزارده و این خبرآنجا رسیدی ناچار باز بایستی گشت . (تاریخ بیهقی ).
-
واژههای همآوا
-
ناگذارده
لغتنامه دهخدا
ناگذارده . [ گ ُ دَ / دِ ] (ن مف مرکب ) گذارده نشده . مقابل گذارده .
-
جستوجو در متن
-
نامجری
لغتنامه دهخدا
نامجری . [ م ُ را ] (ص مرکب ) اجراناشده . ناگزارده .
-
حج گزار
لغتنامه دهخدا
حج گزار. [ ح َ گ ُ ] (نف مرکب ) حاج . آنکه زیارت کعبه با شرائط وارده در شرع کند : گر بشنود کسی که تو پهلوی کعبه ای حج ناگزارده شود از کعبه باز پس .سعدی .
-
بازپس شدن
لغتنامه دهخدا
بازپس شدن . [ پ َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) عقب نشستن . بدنبال رفتن . پس رفتن . عقب رفتن . سپس ماندن . خُنوس . (ترجمان القرآن ) (دهار) (منتهی الارب ). تأخر. (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) : نیاطوس چون دید بنداخت نان از آشفتگی بازپس شد ز خوان . فردوسی .با...