کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ناویدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
ناویدن
لغتنامه دهخدا
ناویدن . [ دَ ] (مص ) (از: ناو + یدن ، پسوند مصدری ) لغةً: مانند «ناو» به چپ و راست متمایل شدن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). تلوتلو خوردن چون شاخ درخت از نسیم . (فرهنگ خطی ). مید. مور. تمور. (از منتهی الارب ). ایستاده در یکجا به راست و چپ جنبیدن وح...
-
جستوجو در متن
-
ناوش
لغتنامه دهخدا
ناوش . [ وِ ] (اِمص ) ناویدن . نوسان . اسم مصدر از ناویدن .
-
ناوان
لغتنامه دهخدا
ناوان . (نف ، ق ) در حال ناویدن . || جنبان . نوان . ناونده .
-
ارتناح
لغتنامه دهخدا
ارتناح . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) ناویدن (منتهی الارب )، یعنی خرامیدن . || خم شدن .
-
ارجعنان
لغتنامه دهخدا
ارجعنان . [ اِ ج ِ ](ع مص ) ناویدن . || جنبیدن . || یکبار افتادن . (منتهی الارب ). اِرجِحنان . اِجرعنان .
-
غیفان
لغتنامه دهخدا
غیفان . [ غ َ ی َ ] (ع مص ) ناویدن درخت از چپ و راست . (منتهی الارب ). تمایل و خمیدن درخت به چپ و راست با شاخه های خود. (از اقرب الموارد).
-
اسحنطار
لغتنامه دهخدا
اسحنطار. [ اِ ح ِ ] (ع مص ) دراز کشیدن . || ناویدن . || پهن گشتن . پهنا گشتن . || طویل گردیدن . || بر روی افتادن . (منتهی الارب ).
-
ناوانیدن
لغتنامه دهخدا
ناوانیدن . [ دَ ] (مص ) (از: ناو + انیدن ، پسوند مصدر متعدی ) متعدی ناویدن . (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). خم کردن . خم دادن . (آنندراج ) (برهان قاطع). خمانیدن . کج کردن . (ناظم الاطباء): تتابع؛ ناوانیدن باد سر گیاه را. (منتهی الارب ). || مانده گردان...
-
مأد
لغتنامه دهخدا
مأد. [ م َءْدْ ] (ع مص ) گوالیدن و جنبیدن نبات و ناویدن و سیراب شدن و روان گردیدن در آن . (از منتهی الارب )(آنندراج ) (از اقرب الموارد). || ناویدن شاخ نازک . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || (ص ) نرم و نازک از هر چیزی . (منتهی الارب )(آن...
-
تمور
لغتنامه دهخدا
تمور. [ ت َ م َوْ وُ ] (ع مص ) آمدن و رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ریختن پشم ستور. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || به چپ و راست رفتن موی و پشم . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || ناویدن . (منته...
-
ذبذبة
لغتنامه دهخدا
ذبذبة. [ ذَ ذَ ب َ] (ع مص ) تَرَدّد. دودلی . دودلی کردن . تذَبذُب . || دودل کردن کسی را در کاری . || جنبیدن چیزی که آویخته باشد در هوا. ناویدن چیزی درواو آونگان یعنی جنبیدن آن . || جنبش . تحرک . || حمایت همسایه و اهل . || رنجانیدن کسان را. || جنبانید...
-
ناوناوان
لغتنامه دهخدا
ناوناوان . (نف مرکب ، ق مرکب ) از: ناو (از مصدر ناویدن ) + ناو (مکرر) + ان (پسوند صفت فاعلی و حال ). (حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). خرامان . گرازان . جلوه کنان . (برهان قاطع) (آنندراج ). دامن کشان . (از فرهنگ خطی ): درانج ؛ ناوناوان و خرامان در رفتار....
-
انتیاش
لغتنامه دهخدا
انتیاش . [ اِ ] (ع مص ) دست ناویدن و گرفتن چیز کسی را.(منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). تناول ، یقال : «الظبی ینوش الاراک وینتاشه ». (از اقرب الموارد). || برون آوردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بیرون آوردن ، یقال : انتاشه م...
-
تغیف
لغتنامه دهخدا
تغیف . [ ت َغ َی ْ ی ُ ] (ع مص ) بچپ و راست ناویدن شاخ درخت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || میل کردن اسب به جانبی از چپ و راست در رفتن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || بازایستادن از کاری . (از اقرب الموا...