کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نافلة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نافلة
لغتنامه دهخدا
نافلة. [ ف ِ ل َ ] (ع اِ) غنیمت . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (معجم متن اللغة) (المنجد) (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). || فرزند فرزند. (ترجمان علامه جرجانی ). نواسه . (مهذب الاسماء). نبیره . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ولدالولد. (معجم متن...
-
واژههای مشابه
-
نافله گزار
لغتنامه دهخدا
نافله گزار. [ ف ِ ل َ / ل ِ گ ُ ] (نف مرکب ) آنکه نماز نافله گزارد. که نماز نافله خواند. رجوع به نافله شود.
-
جستوجو در متن
-
نوافل
لغتنامه دهخدا
نوافل . [ ن َ ف ِ ] (ع اِ) ج ِ نافلة. عبادات مستحب . رجوع به نافلة شود : و به ایفای نذور و نوافل قیام کرد. (سندبادنامه ص 279). || ج ِ نافله ، به معنی نبیره و فرزندزاده : در میهنه در منزل خواجه مؤید که از نوافل شیخ ابواسعید ابوالخیر است نزول فرموده ب...
-
کار به
لغتنامه دهخدا
کار به . [ رِ ب ِه ْ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کارخوب و بپارسی ترجمه ٔ نافله است که به عربی عبادت ناواجب را گویند. (آنندراج ) (انجمن آراء) : چنب سنت و نافله کار به روا ناروا دان حلال و حرام .ابونصر فراهی (از آنندراج ) (انجمن آرا).
-
ناداب وابیهو
لغتنامه دهخدا
ناداب وابیهو. (اِخ ) نام یکی از روزه های نافله ٔ یهودان است : روزه ٔ واجب جهودان صوم کبور است که کفاره ٔ گناهان شمرده میشود و روزه های دیگر نیز دارند که همگی نافله و افزونی است ، از قبیل ... صوم ناداب وابیهو دراول نیسن . (از حاشیه ٔ ص 247 التفهیم چ ج...
-
تراوی
لغتنامه دهخدا
تراوی . [ ت َ ] (ع اِ) بیست ودو (؟) رکعت نماز نافله در شبهای ماه رمضان معمول عامه که تراویح و ترویحة نیز گویند. (ناظم الاطباء).
-
متنفل
لغتنامه دهخدا
متنفل . [ م ُ ت َ ن َف ْ ف ِ ] (ع ص ) کسی که نافله بجای می آورد، یعنی عبادتی که واجب نبود. || کسی که افزونتر از یاران برای اصحاب خود غنیمت گیرد. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
-
متثوب
لغتنامه دهخدا
متثوب . [ م ُ ت َ ث َوْ وِ ] (ع ص ) نوافل خواننده بعد فریضه و کسب ثواب کننده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). کسی که نافله می خواند پس از فریضه و کسب ثواب می کند. (ناظم الاطباء). و رجوع به تثوب شود.
-
منتفل
لغتنامه دهخدا
منتفل . [ م ُ ت َ ف ِ ] (ع ص ) نماز نفل گزارنده . (آنندراج ) (از منتهی الارب ). آنکه نماز نافله بجا می آورد. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || آنکه می جوید. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). رجوع به انتفال شود.
-
اضحاء
لغتنامه دهخدا
اضحاء. [ اِ ] (ع مص ) داخل ظهر شدن . (از اقرب الموارد). در چاشتگاه شدن . (آنندراج ) (تاج المصادر بیهقی ). در ضحی درآمدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || چیزی را ظاهر کردن . (از اقرب الموارد). هویدا نمودن چیزی را. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ظاه...
-
نفل
لغتنامه دهخدا
نفل . [ ن َ ] (ع اِ) عطیه . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || غنیمت . (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100) (دهار). || ادای آنچه واجب نیست . (از اقرب الموارد). || عبادتی که واجب نبود.(منتهی الارب ). زیاده بر واجب . (از متن اللغة). عبادتی که بر بنده واجب باشد. (غ...
-
متطوع
لغتنامه دهخدا
متطوع . [ م ُ ت َ طَوْ وِ ] (ع ص ) مطیع و فرمان بردار. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || فدائی و آن که در جنگ خود را فدا می کند. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). || کارکننده . (ناظم الاطباء). || نماز نافله گزارنده . (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب...
-
چنب
لغتنامه دهخدا
چنب . [ چ َ ن َ ] (اِ) به معنی سنت است که مقابل فرض یعنی واجب باشد. (انجمن آرا) (آنندراج ). بمعنی سنت و کاربه و نافله که مقابل فرض و واجب است . (از نصاب الصبیان ابونصر فراهی ). سنت و مستحب . مقابل واجب و فرض . (ناظم الاطباء). و رجوع به سنت و مستحب شو...