کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میزراهپزشکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
پزشکی
لغتنامه دهخدا
پزشکی . [ پ ِ زِ ] (حامص ، اِ) پجشگی . طب . معالجه . اِساء. اَسو. مواسات : اگر در پزشکیت بهره بدی وگر نامت از دور شهره بدی . فردوسی .پزشکی و درمان هر دردمنددر تندرستی و راه گزند. فردوسی .پزشکی چون کنی دعوی که هرگزنیابد راحت از بیمار بیمار. ناصرخسرو.ج...
-
دندان پزشکی
لغتنامه دهخدا
دندان پزشکی . [ دَ پ ِ زِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل دندان پزشک . طبابت دندان . فن و حرفه ٔ درمان بیماریهای دندان و بافتهای وابسته به آنها و حفظ سلامت آنها، و سابقه ٔ آن بسیار قدیم است . نوشته های مصری از قرن 18 ق . م . مشتمل بر دستوراتی برای درمان دند...
-
روان پزشکی
لغتنامه دهخدا
روان پزشکی . [ رَ وام ْ پ ِ زِ ] (حامص مرکب ) شعبه ای است از فن طبابت که از وجوه و جنبه های مختلف روحی تندرستی و بیماری انسان بحث میکند و اساس آن مطالعه ٔ عوامل و نیروهای جسمی و روانی است که در پیشرفت تندرستی و یا ایجاد بیماری مؤثر می باشد. رجوع به ...
-
پزشکی آزمایشی
لغتنامه دهخدا
پزشکی آزمایشی . [ پ ِ زِ ی ِ ی ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طب تجربی . (فرهنگستان ).
-
پزشکی کردن
لغتنامه دهخدا
پزشکی کردن . [ پ ِ زِ ک َ دَ ](مص مرکب ) تطَبُّب . (زوزنی ). اِسا. اِسو. مواسات .