کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
میبیند پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
شکوه داشتن
لغتنامه دهخدا
شکوه داشتن . [ ش ِ ت َ ] (مص مرکب ) ترس داشتن . دارای ترس و بیم بودن . خطیر شمردن : مرا رفت باید به البرز کوه به کاری که بسیار دارد شکوه . فردوسی .میبیند که سیستان خانه ٔ خویش و اهل و فرزندان بگذاشتند از پیش چاکری از آن خویش برفتند، کنون از ایشان که ...
-
گل ابریشم
لغتنامه دهخدا
گل ابریشم . [ گ ُ ل ِ اَ ش َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) درخت گل ابریشم از تیره ٔ لگومینوز و از جنس البیزیا میباشد. دو گونه در ایران موجود است : 1- شب خسب که در جنگلهای کرانه ٔ دریای مازندران در جلگه و میان بند فراوان است آنرا در گیلان شب خسب و در اطر...
-
شکایت کردن
لغتنامه دهخدا
شکایت کردن . [ ش ِ ی َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) گله کردن . (فرهنگ فارسی معین ) (ناظم الاطباء). گله داشتن . شکوه نمودن . شکوه کردن . (یادداشت مؤلف ). تمییل . (منتهی الارب ) : اکنون چنانکه بنده میشنود و میبیند ایشان را تمکین سخت تمام است و آلتونتاش با بنده...
-
چشمه بریجرد
لغتنامه دهخدا
چشمه بریجرد. [ چ َ م َ ب ِ ج ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «بعضی این چشمه را چشمه بزنجرد هم گفته اند و بهرحال در حوالی گنجه واقع است . و از وقایع این محل قتل سلطان حمزه میرزا ولیعهد شاه محمد صفوی است که بعضی مورخین تاریخ شب بیست ودوم ماه ذیحجه...
-
اهل
لغتنامه دهخدا
اهل . [ اَ ] (ع ص ، اِ) شایسته و سزاوار. (مؤید الفضلاء) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). گویند: هو اهل لکذا. واحد و جمع در آن یکسان است . ج ، اهلون و اهالی و آهال و اَهلات و اَهَلات . (منتهی الارب ). لایق . مستحق . صالح . ازدر. درخور. سزاوار. بایا. با...