کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
منکظة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
منکظة
لغتنامه دهخدا
منکظة. [ م َ ک َ ظَ ] (ع مص ) نَکَظ. (منتهی الارب ). رجوع به نَکَظ شود.
-
جستوجو در متن
-
نکظ
لغتنامه دهخدا
نکظ. [ ن َ ک َ ] (ع مص ) کوشیدن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || شتافتن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (از ناظم الاطباء) (از متن اللغة). شتافتن در پی حاجتی یا برای خروج . (از اقرب الموارد) (از المنجد). شتاب کردن . (زوزنی ). نکظة. منکظة. (من...
-
نکظ
لغتنامه دهخدا
نکظ. [ ن َ ] (ع مص ) سخت گرسنه گردیدن . (از اقرب الموارد) (از المنجد) (ناظم الاطباء). || شتابانیدن . (از متن اللغة) (از منتهی الارب ) (از ناظم الاطباء). نکظ الرجل ؛ اعجله عن حاجته . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || دشوار گردانیدن حاجت کسی را. (منتهی...
-
شتافتن
لغتنامه دهخدا
شتافتن . [ ش ِ ت َ ] (مص ) شتابیدن . عجله کردن . به شتاب رفتن . تیزی کردن در رفتن . تعجیل . تاختن .عجله . اِرقِداد. اِستِکارَة. اِعثیجاج . اِکراب . اِکعاب . اِنصاف . اِنکِداد. ایحاف . ایخاف . ایفاد. ایفاض .تَعَجﱡل . تَعجیل . تَقَهوُس . تَکَدﱡس . تَمَ...