کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقتدر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مقتدر
لغتنامه دهخدا
مقتدر. [ م ُ ت َ دِ ] (اِخ ) از نامهای خداست . (از ذیل اقرب الموارد). نامی از نامهای خدای تعالی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
مقتدر
لغتنامه دهخدا
مقتدر. [ م ُ ت َ دِ ] (ع ص ) توانا. (مهذب الاسماء) (دهار). قادر و توانا. (ناظم الاطباء) : و کان اﷲ علی کل شی ٔ مقتدراً. (قرآن 45/18). || دیگ پز. (آنندراج ). پزنده ٔ در دیگ . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). || میانه از هر چیزی . (من...
-
مقتدر
لغتنامه دهخدا
مقتدر. [ م ُ ت َ دِ ](اِخ ) عباسی . رجوع به جعفربن احمدبن طلحه ... شود.
-
مقتدر
لغتنامه دهخدا
مقتدر.[ م ُ ت َ دِ ] (اِخ ) رجوع به احمدبن سلیمان سیف الدوله در همین لغت نامه و الاعلام زرکلی چ 2 ج 1 ص 128 شود.
-
جستوجو در متن
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) مقتدر باﷲ هیجدهمین خلیفه ٔ عباسی . رجوع به مقتدر... شود.
-
بانفوذ
لغتنامه دهخدا
بانفوذ. [ ن ُ ] (ص مرکب ) (از: با+نفوذ) که نفوذ دارد. متنفذ. مقتدر. مؤثر. بااثر.
-
ابوالحسن
لغتنامه دهخدا
ابوالحسن . [ اَ بُل ْ ح َ س َ ] (اِخ ) سعیدبن هبةاﷲ، طبیب مقتدر. رجوع به سعید... شود.
-
ابوالفضل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضل . [ اَ بُل ْ ف َ ] (اِخ ) جعفر المقتدربن معتضدباﷲ عباسی . رجوع به مقتدر...شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) فضل بن مقتدر. ملقب به مطیع و مکنی به ابی القاسم . رجوع به مطیع... شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ] (اِخ ) مطیع. فضل بن مقتدر. رجوع به مطیع... شود.
-
دم کلفت
لغتنامه دهخدا
دم کلفت . [ دُ ک ُ ل ُ ] (ص مرکب ) در تداول عوام ، متمول . مقتدر. پولدار. (یادداشت مؤلف ).
-
زاذویه
لغتنامه دهخدا
زاذویه . [ ی َ] (اِخ ) رئیس خدمه و از رجال مقتدر زمان یزدگرد سوم بوده است . (ایران در زمان ساسانیان ص 523 و 522).
-
اشنانی مقری
لغتنامه دهخدا
اشنانی مقری .[ اُ ی ِ ؟ ] (اِخ ) سیوطی در اخبارالخلفا نام وی را در زمره ٔ مشاهیر روزگار مقتدر (متولد سال 282 هَ . ق .) آورده و او را معاصر ابن شریح ، شیخ شافعیان و جنید، شیخ صوفیان و ابن بسام شاعر و نسائی و جبایی و ابن مواز نحوی و دیگران یاد کرده است...
-
خاقانی
لغتنامه دهخدا
خاقانی . (اِخ ) عبداﷲبن محمدبن یحیی بن عبیداﷲ ابن یحیی مکنی به ابوالقاسم . وزیر مقتدر خلیفه ٔ عباسی بود که بسال 313 هَ . ق . مقتدر او را از وزارت عزل کرد و ابوالعباس احمدبن عبیداﷲ خصیبی را بجای او نشاند (از خاندان نوبختی چ عباس اقبال ص 184).