کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مقاله انتقادی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مقالة
لغتنامه دهخدا
مقالة. [ م َ ل َ ] (ع مص ) گفتن . (تاج المصادر بیهقی ). قول . قیل . مقال . (منتهی الارب ). و رجوع به قول و مقال و مقالت شود. || (اِ) قسمتی از کتاب . (از اقرب الموارد). مبحث . (ناظم الاطباء). || گفتار. (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و رجوع به مقالت و مقال...
-
مقالة
لغتنامه دهخدا
مقالة.[ م ُ قال ْ ل َ ] (ع مص ) کم کم خرج کردن آب را از ترس تشنگی . || کم کردن بخشش و دهش را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).
-
مقاله نویس
لغتنامه دهخدا
مقاله نویس . [ م َ ل َ / ل ِ ن ِ ] (نف مرکب ) که مقاله نویسد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). که مقاله برای روزنامه ها و مجلات نویسد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مقاله (معنی آخر) شود.
-
مقاله نویسی
لغتنامه دهخدا
مقاله نویسی . [ م َ ل َ / ل ِ ن ِ ] (حامص مرکب ) شغل و عمل مقاله نویس . رجوع به ماده ٔ قبل شود.
-
جستوجو در متن
-
قزوینی
لغتنامه دهخدا
قزوینی . [ ق َزْ ] (اِخ ) محمدبن عبدالوهاب . از دانشمندان و متتبعان بزرگ است . وی در 1294 هَ .ق . در تهران تولد یافت و تحصیلات مقدماتی و علوم متداوله ٔ اسلامی را در همان شهر فراگرفت ، و از جمله ٔ از استادان فقه وی حاج شیخ فضل اﷲ نوری و استادان کلام و...
-
نسیم شمال
لغتنامه دهخدا
نسیم شمال . [ ن َ م ِ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (اِخ ) اشرف الدین حسینی (سید...)، فرزند سیداحمد قزوینی . از شاعران و روزنامه نویسان صدر مشروطیت است . وی به سال 1288 هَ . ق . در شهر رشت تولد یافت و پس از تحصیلات مقدماتی به سال 1300 برای ادامه ٔ تحصیل روانه ٔ ...
-
غالب
لغتنامه دهخدا
غالب . [ ل ِ ] (اِخ ) نجم الدولة دبیرالملک میرزا اسداﷲخان متخلص به غالب . شاعر و محقق بزرگ به زبان فارسی که به زبان اردو نیز آثار دارد. وی به زیبایی و علو سبک شهرت یافته است . در دیوان فارسی خود، گاهی «اسد» تخلص میکند و گاهی نیز میرزا نوشه نامیده شده...
-
اردو
لغتنامه دهخدا
اردو. [ اُ ] (ترکی ، اِ) (زبان ...) نام زبانی که اکنون در پاکستان و هندوستان رایج است . اساس این زبان مختلط است . السنه ٔ هند و آریائی و فارسی هیچیک نمیتوانند ایجاد زبان مزبور را بخود منحصر دانند. از جهت لغات و صرف و نحو، اردو از این دو زبان استفاده ...
-
را
لغتنامه دهخدا
را. (ح ) در زبان فارسی آن را «علامت مفعول صریح » دانسته اند. در نهج الادب چنین آمده است : «برای معانی گوناگون آید اول «را»ی علامت مفعول که برای اظهار مفعولیت ماقبل خود آید؛ چنانکه در این قول :«زید بکر را زد.» و صاحب غیاث اللغات و سایر فرهنگهای پارسی ...