کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مفرد همدانی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مفرد همدانی
لغتنامه دهخدا
مفرد همدانی . [ م ُ رَ دِ هََ م َ ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم هجری و معاصر مؤلف تذکره ٔ نصرآبادی بوده است . از اوست :غافل مشو که عمر تو بر باد می رودبر رخش عمر هر نفسی تازیانه ای است .و نیز:زرد رویی نکشد هرکه حجابی داردغنچه تا گل نشود رنگ نمی گردا...
-
واژههای مشابه
-
مفرد تبریزی
لغتنامه دهخدا
مفرد تبریزی . [ م ُ رَ دِ ت َ ] (اِخ ) ملامحمد علی بن محمد قلی بیک . از شعرای قرن یازدهم و مقیم اصفهان بوده است . از اوست :طره اش درد دل هر دردمندی بسته است این پریشان هرکه را دیده ست بندی بسته است .و رجوع به تذکره ٔ نصرآبادی و تذکره ٔ صبح گلشن و دان...
-
مفرد قمی
لغتنامه دهخدا
مفرد قمی . [ م ُ رَ دِ ق ُ ] (اِخ ) از شاعران قرن یازدهم هجری بود که به خیاطی روزگار می گذاشته است . از اوست :خون بلبل را نه تنها در چمن گل می خوردهر کجا خاری است آب از چشم بلبل می خوردبس که کردم گریه خون دیده تا ابرو رسیدآب این سرچشمه طغیان کرده بر ...
-
حرف مفرد
لغتنامه دهخدا
حرف مفرد. [ ح َ ف ِ م ُ رَ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف مفرده شود.
-
جستوجو در متن
-
زردرویی کشیدن
لغتنامه دهخدا
زردرویی کشیدن . [ زَ ک َ / ک ِ دَ ] (مص مرکب ) خجالت کشیدن . شرمندگی . شرمساری : زردرویی می کشم زآن طبع نازک بی گناه ساقیا جامی بده تا چهره را گلگون کنم . حافظ.هرکه در مزرع دل تخم وفا سبز نکردزردرویی کشد از حاصل خود وقت درو. حافظ.زردرویی بکشد هرکه حج...
-
ی
لغتنامه دهخدا
ی . (پسوند) در قدیم به آخر فعل ملحق می گردید و در معانی زیر به کار می رفت : 1- برای استمرار، این یاء بجای «می » یا «همی » به آخر فعل ماضی ساده یا مطلق پیوندد و بر استمرار و دوام دلالت کند و چون از شش صیغه ٔ ماضی به دو صیغه ٔ مفرد مخاطب و جمع مخاطب مل...