کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مشتا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مشتا
لغتنامه دهخدا
مشتا. [ م َ ] (ع اِ) سرماجای . مشتاة. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از محیط المحیط). خانه ٔ زمستانی . (مهذب الاسماء). و رجوع به مشتاة شود.
-
جستوجو در متن
-
مشاتی
لغتنامه دهخدا
مشاتی . [ م َ ] (ع اِ) ج ِ مشتاة. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). منزلهای زمستانی . یقال : هذه مشاتینا و مصائفنا و مرابعنا. (از ذیل اقرب الموارد). و رجوع به مشتا و مشتاة شود.
-
مشتاة
لغتنامه دهخدا
مشتاة. [ م َ ] (ع اِ) مشتات . مشتا. (منتهی الارب ). خانه ٔ زمستانی . (مهذب الاسماء). سرماجای . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). مَشتی ̍. (اقرب الموارد) : تا سخن به بحث نواحی خراسان رسید و از مربع و مصیف و مشتاة آن پرسید. (جهانگشای جوینی ).و پادشاه د...