کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مستف پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مستف
لغتنامه دهخدا
مستف . [ م ُ ت َف ف ] (ع ص ) نعت فاعلی و مفعولی از استفاف . آنکه دوا یا سویق را کوبیده نشده و معجون ناکرده بگیرد. (از اقرب الموارد). || دوا یا سویق که نرم نشده و معجون ناکرده گرفته شود. (از اقرب الموارد). رجوع به استفاف شود.
-
واژههای همآوا
-
مصطف
لغتنامه دهخدا
مصطف . [ م ُ طَف ف ] (ع ص ) صف بسته ایستنده . (از منتهی الارب ) (آنندراج ). صف بسته . صف زده . (ناظم الاطباء). رده برکشیده . || به نظم مرتب شده و فراهم شده . (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
حذذ
لغتنامه دهخدا
حذذ. [ ح َ ذَ ] (ع اِمص ) کوتاهی دُم و سبکی آن . (منتهی الارب ). کوتاهی و سبکی دُم شتر و جز آن . سبکی دست . || حذذ قلب ؛ سبکی دل و ذکاء و سرعت ادراک . || (اصطلاح عروض ) نوعی از تصرفات عروض ، و آن افکندن وتد مجموع باشد از آخر رکن بحر کامل ، پس در متفا...
-
احذ
لغتنامه دهخدا
احذ. [ اَ ح َذذ ] (ع ص ) سبک دست . (زوزنی ) (تاج المصادر)(منتهی الارب ). || سبک تن . || سبکدل . (مهذب الاسماء). || لاغر. نزار. || کار زشت و سخت . || اسب کم موی . اندک موی دنب و دنبال . (تاج المصادر). اندک موی . (زوزنی ).- بعیر احذ ؛ شتر سبک دُم و کوت...