کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مريح پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مریح
لغتنامه دهخدا
مریح . [ م َ ] (ع ص ) نعت از فعل ریح (مجهول ) به معنی بادرسیده شدن چاه ، غدیر بادرسیده . (از منتهی الارب ) (ازاقرب الموارد). مروح . و رجوع به مروح شود. || روض مریح ، مرغزار باران رسیده . (منتهی الارب ).
-
مریح
لغتنامه دهخدا
مریح . [ م ِرْ ری ] (ع ص ) نیک شادمان و فیرنده و خرامنده . ج ، مریحون ، مریحین . (از منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). بانشاط سخت . (دهار).
-
جستوجو در متن
-
بانشاط
لغتنامه دهخدا
بانشاط. [ ن َ ] (ص مرکب ) (از: با + نشاط). دارای نشاط. شادمان . فیران .شنگول . که نشاط دارد. نشیط. باروح . مریح . (دهار).
-
مروح
لغتنامه دهخدا
مروح . [ م َ ] (ع ص ) چاه باد رسیده . (منتهی الارب ). غدیر که آن را ریح و باد رسیده باشد. مریح . و رجوع به مریح شود. || یوم مروح ؛ روزی با بادی خوش . || غصن مروح ؛ شاخ که باد به آن خورده باشد. (از اقرب الموارد). || شادمان و نشاطآور. (منتهی الارب ). ف...
-
مرح
لغتنامه دهخدا
مرح . [ م َ رَ ] (ع مص ) نشاطی شدن . (ترجمان علامه جرجانی ص 87) (دستور الاخوان ) (المصادر زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). بالا گرفتن نشاط و فرح شادمانی بحدی که شخص از حد خود تجاوز کند و متبخترمختال شود . (از اقرب الموارد). مراح . (متن اللغة). نیک شادما...