کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مدلول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مدلول
لغتنامه دهخدا
مدلول . [ م َ ] (ع اِ) معنی . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). مضمون . مفاد. مقتضی . فحوی . مفهوم . مقصود. منظور. مراد. مستفاد. تفسیر. تأویل . (یادداشت مؤلف ). || برهان . دلیل . (ناظم الاطباء). || آنچه که از علم به چیزی دیگر علم بدان لازم آید. (از تعریفا...
-
جستوجو در متن
-
مدلولة
لغتنامه دهخدا
مدلولة. [ م َ لو ل َ ] (ع ص ) تأنیث مدلول . رجوع به مدلول شود.
-
مدلولات
لغتنامه دهخدا
مدلولات . [ م َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ مدلولة. رجوع به مدلولة و مدلول شود. || مفاد. معانی . مفاهیم . رجوع به مدلول شود.
-
تعارض
لغتنامه دهخدا
تعارض . [ ت َ رُ ] (ع مص ) یکدیگر را پیش آمدن . (زوزنی ).خلاف یکدیگر آمدن خبر و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). معارضه کردن یکی با دیگری . (از اقرب الموارد) : کفشگر در معرض تعارض درحال سر تفکر به گریبان حیرت فروبرد. (ترجمه ٔ محاسن ا...
-
منطوق
لغتنامه دهخدا
منطوق . [ م َ ] (ع ص ، اِ) سخن و کلام . (غیاث ) (آنندراج ). || گفته شده و نطق شده و تلفظشده . (ناظم الاطباء). || مضمون و معانی .(غیاث ) (آنندراج ). || نزد اصولیان ، خلاف مفهوم . (از اقرب الموارد) (از کشاف اصطلاحات الفنون ). منطوق یعنی مدلول منطوقی و ...
-
مفاد
لغتنامه دهخدا
مفاد. [ م ُ ] (ع اِ) معنی . مفهوم . مضمون . مدلول . مستفاد. فحوی . مقصود. منظور. مراد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).
-
فحوی
لغتنامه دهخدا
فحوی . [ ف َح ْوا ] (ع اِ) معنی سخن و مضمون و روش آن . (منتهی الارب ). معنی . (دستور اللغة). مدلول . مفاد. تفسیر. تأویل . مراد. (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به فحواء شود.
-
دلالة
لغتنامه دهخدا
دلالة. [ دَ ل َ ] (ع مص ) رهنمونی کردن کسی را و توفیق راست کرداری دادن به وی . (از منتهی الارب ). راه نمودن . (المصادر زوزنی ) (دهار). راهنمایی کردن به راه صواب و ارشاد کردن و هدایت نمودن . چنین شخصی را «دال » و آن شی ٔ را «مدلول علیه » گویند. (از اق...
-
تفسیرگوی
لغتنامه دهخدا
تفسیرگوی . [ ت َ ] (نف مرکب ) کسی که کلام خدا را شرح کند. مفسر. آشکارکننده ٔ سخنان غامض . شرح کننده ٔ مدلول ها و الفاظ قرآن کریم و فحاوی آیات و اسباب نزول و تأویلات و سایر احوال و احکام و غرائب و بدایع آن : از من بگوی عالم تفسیرگوی راگر در عمل نکوشی...
-
دال
لغتنامه دهخدا
دال . [دال ل ] (ع ص ، اِ) دلالت کننده . مقابل مدلول . ره نماینده . دلالت کننده بر چیزی . (غیاث ). هادی . راهنما. رهنما.نشان دهنده . خفیر. قلاوز. راه نماینده . دلیل کننده . بازو راه بر. (مهذب الاسماء). (باز براه بر). || (اصطلاح منطق ) امری که بوسیله ٔ...
-
جبرائیل
لغتنامه دهخدا
جبرائیل . [ ج َ ] (اِخ ) نام فرشته ٔ وحی . (منتهی الارب ). امین وحی . روح الامین . روح القدس . ناموس اکبر. جبرول . (یادداشت مؤلف ). جبرائل . در قاموس کتاب مقدس چنین آمده : فرشته ای است که زکریا را بولادت یحیی و مریم را بولادت عیسی بشارت داد و همان ا...
-
مستفاد
لغتنامه دهخدا
مستفاد. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استفادة. فایده گرفته شده و آنچه بطریق فایده حاصل شده باشد. (غیاث )(آنندراج ). فائده گرفته . سودبرده . منتفع گرفته شده . حاصل شده . رجوع به استفادة شود. || مقصود ومراد و خواهش . (ناظم الاطباء). مفاد. معنی . مدل...
-
مقتضی
لغتنامه دهخدا
مقتضی . [ م ُ ت َ ضا ] (ع ص ، اِ) تقاضا کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). تقاضاکرده . (ناظم الاطباء). و رجوع به مقتضا شود. || وام خواسته . (ناظم الاطباء). || مضمون . مدلول . مفهوم . معنی . مفاد.فحوی . تفسیر. تأویل . مقصود. منظور. مراد. (یادداشت به خط م...
-
زخم
لغتنامه دهخدا
زخم . [ زَ خ َ ] (ع مص ) تباه شدن و گندیدن گوشت . (از متن اللغة) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از منتهی الارب ) (آنندراج ). پلید شدن و گندیدن گوشت مثل ازخام از باب افعال .پس آن گوشت زَخِم است یعنی گندیده . و فیه زَخَمة؛ یعنی در آن گندیدنی هست ...