مستفاد. [ م ُ ت َ ] (ع ص ) نعت مفعولی از استفادة. فایده گرفته شده و آنچه بطریق فایده حاصل شده باشد. (غیاث )(آنندراج ). فائده گرفته . سودبرده . منتفع گرفته شده . حاصل شده . رجوع به استفادة شود. || مقصود ومراد و خواهش . (ناظم الاطباء). مفاد. معنی . مدلول .
- مستفاد شدن ؛ برآمدن : از این جمله چنین مستفاد میشود؛ چنین برمی آید.
- عقل مستفاد ؛ عقل بالمستفاد. مرحله ٔ چهارم نفس انسانی . رجوع به عقل در همین لغت نامه شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.