کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجاهد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
مجاهد
لغتنامه دهخدا
مجاهد. [ م ُ هَِ ] (اِخ ) ابن جبرالقاری ، مکنی به ابی الحجاج (متوفی به سال 104 هَ . ق .) مولای عبداﷲبن سائب ، و بعضی گویند مولای قیس بن سائب مخزومی . از کبار تابعین بود. از ابن عباس و جابر و ابوهریره و ابوسعید خدری و دیگران استماع کرد و از عبداﷲبن عب...
-
مجاهد
لغتنامه دهخدا
مجاهد. [ م ُ هَِ ] (اِخ ) ابن سلیمان بن مرهف تمیمی معروف به خیاط (متوفی به سال 672 هَ . ق .) از ادبای عوام در مصر بود. او را اشعار و ظرایف و اخباری است . (از اعلام زرکلی ج 3 ص 837).
-
مجاهد
لغتنامه دهخدا
مجاهد. [ م ُ هَِ ] (اِخ ) ابن عبداﷲ عامر، مکنی به ابوالجیش الموفق مولای عبدالرحمن قاصربن منصور محمدبن ابی عامر امیر اندلس است . اهل ادب و شجاعت و دوستدار علم بود. در قرطبه نشأت یافت و در شورش لشکریان به جزایری که در شرق اندلس بود یعنی دانیه و منورقه...
-
مجاهد
لغتنامه دهخدا
مجاهد. [ م ُ هَِ ] (اِخ ) ابن یوسف اولین از امرای دانیه (408-436 هَ . ق .). (از طبقات سلاطین اسلام ص 23).
-
مجاهد
لغتنامه دهخدا
مجاهد. [ م ُ هَِ ] (ع ص ) کارزار کننده با دشمنان در راه خدا. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). به کافران کارزار کننده . (غیاث ) (آنندراج ). غازی . (محمودبن عمر). آن که جهاد کند. مقابل قاعد. (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : مادام تا ... عنان مجاهدان ادیا...
-
مجاهد
لغتنامه دهخدا
مجاهد. [م ُ هَِ ] (اِخ ) شیرکوه ، از ایوبیان حمص است (متوفی به سال 581 هَ . ق .). (از طبقات سلاطین اسلام ص 69).
-
واژههای مشابه
-
ابن مجاهد
لغتنامه دهخدا
ابن مجاهد. [ اِ ن ُ م ُ هَِ ] (اِخ ) احمدبن موسی بن العباس بن مجاهد. از قراء، صاحب فضل و علم و دیانت و معرفت بقراآت و علوم قرآن . ساکن بغداد. مولد او به سال 245 هَ .ق . و وفات در 324. از اوست : کتاب القراآت الکبیر. کتاب القراآت الصغیر. کتاب الهأات ....
-
حسین مجاهد
لغتنامه دهخدا
حسین مجاهد. [ ح ُ س َ ن ِ م ُ هَِ ] (اِخ ) ابن سید محمد مجاهدبن علی بن محمد حسنی طباطبائی کربلائی فقیه اصولی بود و در پیرامن 1250 هَ .ق . 1834/ م . درگذشت . (اعلام الشیعه ٔ قرن سیزدهم هجری ص 433) (اعیان الشیعه ج 27 ص 216) (معجم المؤلفین ).
-
علی مجاهد
لغتنامه دهخدا
علی مجاهد. [ ع َ ی ِ م ُ هَِ ] (اِخ ) ابن داودبن یوسف رسولی . ملقب به مجاهد. رجوع به علی رسولی (ابن داود مؤید...) شود.
-
مجاهد شاه
لغتنامه دهخدا
مجاهد شاه . [ م ُ هَِ ] (اِخ ) سومین از سلاطین بهمنی کلبرگه (776-780 هَ . ق .) و رجوع به تاریخ سلاطین اسلام ترجمه ٔ عباس اقبال صص 286-289 شود.
-
ابوبکربن مجاهد
لغتنامه دهخدا
ابوبکربن مجاهد. [ اَ بو ب َ رِ ن ِ م ُ هَِ ] (اِخ ) او با علی بن عیسی بن داودبن الجراح در نوشتن کتاب معانی القرآن و تفسیره و مشکله همدستی کرده است . (ابن الندیم ).
-
جستوجو در متن
-
حسین
لغتنامه دهخدا
حسین . [ ح ُ س َ] (اِخ ) ابن محمد مجاهد. رجوع به حسین مجاهد شود.
-
ابولیث
لغتنامه دهخدا
ابولیث . [ اَ ل َ ] (اِخ ) محدث است و از مجاهد روایت کند.