کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
مجازیسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
مجازی
لغتنامه دهخدا
مجازی . [ م َ ] (ص نسبی ) منسوب به مجاز یعنی غیر حقیقی . (غیاث ) (آنندراج ). مأخوذ از تازی ، ضد حقیقی . (ناظم الاطباء). مقابل حقیقی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا) : آنچ آید از او ناید از دگر کس کی کار حقیقت بود مجازی . مسعودسعد.گل و مل ترا خادمانند، ...
-
مجازی
لغتنامه دهخدا
مجازی . [ م ُ ] (ع ص ) جزا دهنده . (غیاث ) (آنندراج ). پاداش دهنده . (ناظم الاطباء): می گفتم که عالم را آفریدگاری است مجازی کریم و مکافی رحیم . (جوامع الحکایات ).
-
سازی
لغتنامه دهخدا
سازی . (حامص ) جزو دوم کلمات ، مرکب از «ساز» (نعت فاعلی مرخم ) و «ی » (حاصل مصدر) است . این کلمه اکثر به اسم ذات پیوندد و حاصل مصدر سازد بمعنی سازندگی ، بناکردن یا بعمل آوردن و استحصال و درست کردن چیزی ، و عمل و حرفه و شغل سازنده ٔ آن ، چون گری و کار...
-
عشق مجازی
لغتنامه دهخدا
عشق مجازی . [ ع ِ ق ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) عشق ظاهری . ابتدای محبت و هوی و بعد علاقه و بعد وجد و عشق است که منشاء آن هوی و حب مجازی است و پس از مرتبت عشق شغف است که سوزاننده ٔ قلب است . (از فرهنگ مصطلحات عرفاء). و آن یا نفسانی است و یا حیوان...
-
واحد مجازی
لغتنامه دهخدا
واحد مجازی . [ ح ِ دِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) همان واحد عرضی است . رجوع به واحد عرضی شود.
-
تأنیث مجازی
لغتنامه دهخدا
تأنیث مجازی . [ ت َءْ ث ِ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) که فقط طبق دستور زبان عرب مؤنث شناخته شده باشد و ضمیر راجع بدان را مؤنث آورند در مقابل مؤنث حقیقی . و آن نیز بر دو قسم است : مجازی لفظی و مجازی معنوی مجازی لفظی همچون صحراء و مجازی معنوی همچ...
-
عشوه سازی
لغتنامه دهخدا
عشوه سازی . [ ع ِش ْ وَ / وِ ] (حامص مرکب ) عمل و حالت عشوه ساز. عشوه زنی . عشوه کاری . (فرهنگ فارسی معین ). کرشمه و دلفریبی . (ناظم الاطباء).
-
عیش سازی
لغتنامه دهخدا
عیش سازی . [ ع َ / ع ِ ] (حامص مرکب ) کامیابی و تمتع و شادی و خوشی . (ناظم الاطباء) : چو دوری چند رفت از عیش سازی پدید آمد نشان بوس و بازی .نظامی .
-
عینک سازی
لغتنامه دهخدا
عینک سازی . [ ع َ / ع ِ ن َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل عینک ساز. || (اِ مرکب ) دکان و مغازه ٔ عینک ساز. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به عینک شود.
-
کبریت سازی
لغتنامه دهخدا
کبریت سازی . [ ک ِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل کبریت ساز. (فرهنگ فارسی معین ). کار سازنده ٔ کبریت . || (اِ مرکب ) محل و دکان کبریت ساز. (فرهنگ فارسی معین ). جایی که در آن کبریت سازند.- کارخانه ٔ کبریت سازی ؛کارگاهی که آنجا با ابزارها و دستگاههای مخصوص ...
-
کمپوت سازی
لغتنامه دهخدا
کمپوت سازی . [ ک ُ ] (حامص مرکب ) ساختن و تهیه کردن کمپوت . و رجوع به کمپوت شود. || (اِ مرکب ) کارخانه ای که در آنجا کمپوت سازند.
-
کمین سازی
لغتنامه دهخدا
کمین سازی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) حالت و چگونگی کمین ساز : اجل بر جان کمین سازی نموده قیامت را یکی بازی نموده . نظامی .و رجوع به کمین ساز شود.
-
کمان سازی
لغتنامه دهخدا
کمان سازی . [ ک َ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل کمان ساز. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کمان ساز شود. || (اِ مرکب ) محل ساختن کمان . (فرهنگ فارسی معین ). دکان کمان ساز. کارگاه کمان ساز : دکان کمان سازیم چون گشوددر او یک کمان باب منصور بود.ملاطغرا (از آنن...
-
کله سازی
لغتنامه دهخدا
کله سازی . [ ک َل ْ ل َ / ل ِ ] (حامص مرکب ) یکی از هنرهای دستی است و آن نوعی ماسک سازی است . مواداولیه ٔ آن از کاغذ است . در این رشته قالب را از گل تهیه می کنند و روی گل چند کاغذ می چسبانند؛ بعد سریشم و کاغذ را بهم الصاق می کنند. (فرهنگ فارسی معین )...
-
کلیشه سازی
لغتنامه دهخدا
کلیشه سازی . [ ک ِ ش ِ ] (حامص مرکب ) عمل و شغل کلیشه ساز. (فرهنگ فارسی معین ). و رجوع به کلیشه و کلیشه ساز شود. || (اِ مرکب ) مغازه و کارگاه کلیشه ساز. (فرهنگ فارسی معین ).