کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متافیزیک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متافیزیک
لغتنامه دهخدا
متافیزیک .[ م ِ ] (فرانسوی ، اِ) بعد از فیزیک . زیرا در آثار ارسطو این معرفت بعد از فیزیک (طبیعت ) قرار دارد. دانشی غیرمسبوق به علل اولی .مبادی اولیه . (از لاروس ). مابعدالطبیعه . علم نظری . حکمت نظری . حکمت الهی . الهیات . اصول مجرد و معنوی . و رجوع...
-
جستوجو در متن
-
ماطافوسیقا
لغتنامه دهخدا
ماطافوسیقا. (معرب ، اِ) مابعدالطبیعه . (شیخ الرئیس در جواب اسئله ٔ بیرونی ، یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به حکمت و «مابعدالطبیعه » و متافیزیک در همین لغت نامه شود.
-
اولر
لغتنامه دهخدا
اولر. [ ل ِ ] (اِخ ) (1707 - 1783 م .) لئونارد اولر ریاضی دان مشهور سویسی صاحب کشفیات باارزش در تجزیه ٔ ریاضیات ساده و مکانیک عقلی و درنجوم نیز فرضیه ای دارد معروف و در فیزیک و شیمی و متافیزیک نیز مطالعاتی دارد. وی در شصت سالگی نابینا گردید ولی تا آخ...
-
مابعد
لغتنامه دهخدا
مابعد. [ ب َ ] (ع اِ مرکب ) پس از آن . سپس آن . (ناظم الاطباء). مقابل ماقبل . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- مابعدالطبیعة ؛ چیزی که سوای طبیعت است یعنی علم الهی . (آنندراج ) (غیاث ). علم اعلی . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). نزد قدما یکی از شعب حکمت نظر...
-
ماوراء
لغتنامه دهخدا
ماوراء. [ وَ ] (ع اِ مرکب ) ماورا. رجوع به ماورا شود.- ماوراءالطبیعه ؛ چون ارسطو پس از تدوین علوم طبیعی بدین کتاب پرداخت از این روی آن را مابعد طبیعت نام داد. و از این لحاظ نیز که این کتاب نمونه ٔ کامل از تحقیقات فلسفی است و بحث در آن از مجردات و نظ...
-
حشویه
لغتنامه دهخدا
حشویه . [ ح َش ْ وی ی َ / ح َ ش َ وی ی َ ] (اِخ ) طوایفی هستند از مبتدعة و معتزلة و مرجیة و جبریة و شیعة و خوارج (از نظر اهل سنت و جماعت ). تهانوی گوید: گروهی هستند که به ظواهرآیات کلام آلهی متمسک شده و به تجسم و غیره قائل گردیده . و آنان یکی از فرقه...
-
علوم
لغتنامه دهخدا
علوم . [ ع ُ ] (ع اِ) ج ِ عِلم . دانشها. رجوع به علم شود : علوم عالم دانم ولیکن اندر عصراگر دو مردم دانم بدان که نادانم . مسعودسعد.- علوم آثار علوی ؛ علم به افلاک و حرکات فلکی و آثار آنها، و امور و حوادث جوی و نجوم است . (فرهنگ علوم عقلی ص 411، از م...
-
اعلی
لغتنامه دهخدا
اعلی . [ اَ لا ] (ع ن تف ، اِ) بلند و بالای هر چیزی . مؤنث : عُلیا. (منتهی الارب ) (آنندراج ). بلند و بالای هر چیزی . (ناظم الاطباء). برتر و بلندتر و بزرگتر. (مؤید الفضلاء). نعت تفضیلی ، مقابل اسفل . مؤنث : عُلیا. ج ، عُلی ̍. (از اقرب الموارد). بر...
-
خداشناسی
لغتنامه دهخدا
خداشناسی . [ خ ُ ش ِ ] (حامص مرکب ) شناخت خدا.معرفةاﷲ. (یادداشت بخط مؤلف ). کنایه از تدین و دینداری . دانش خداشناسی : دانش خداشناسی در معنی حقیقی خود، شامل قسمتی از فلسفه است که از طرفی با توصیف جهان سر و کار دارد. البته نه من حیث هوهو، بلکه از جهت ...
-
روح
لغتنامه دهخدا
روح . (ع اِ) جان . ج ، اَرْواح . مؤنث نیز می باشد. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). جان . (غیاث ) (ترجمان علامه تهذیب عادل ) (دهار). نفس . (منتهی الارب ). آنچه مایه ٔ زندگی نفسهاست . (از اقرب الموارد). روان . بوعلی سینا گوید: [ خداوند ] مردم را از گ...