ماوراء. [ وَ ] (ع اِ مرکب ) ماورا. رجوع به ماورا شود.
- ماوراءالطبیعه ؛ چون ارسطو پس از تدوین علوم طبیعی بدین کتاب پرداخت از این روی آن را مابعد طبیعت نام داد. و از این لحاظ نیز که این کتاب نمونه ٔ کامل از تحقیقات فلسفی است و بحث در آن از مجردات و نظریات است هم نام علم ماوراءالطبیعه بدو داده شده است .علم اعلی . الهیات . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به مابعدالطبیعه و متافیزیک شود.
- ماوراءالنهر ؛ ورازرود. (حاشیه ٔ فرهنگ اسدی نخجوانی از یادداشت به خط مرحوم دهخدا). مرکب از «ماوراء» و «النهر» یعنی آنچه بدان سوی رود است . ورزرود. افراژآب . (یادداشت ایضاً). و رجوع به ماوراءالنهر (اِخ ) شود.
- ماوراء بحار ؛آنسوی دریاها و این کلمه به سرزمینهائی اطلاق می شود که در آن سوی اقیانوس اطلس و دریاها پراکنده می باشند.
- ماوراء بنفش ؛ رجوع به «اشعه ٔ ماوراء بنفش » شود.
- ماوراء قرمز ؛ رجوع به «اشعه ٔ ماوراء قرمز» شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.