کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
متئم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
متئم
لغتنامه دهخدا
متئم . [ م ُ ءِ ] (ع ص ) (از «ت ٔم ») زن دوگانه زاینده . (آنندراج ). زنی که پیوسته دوگان می زاید. (ناظم الاطباء). اتأمت المراءة، دوگانه زاد زن ، امراءة متئم نعت است از آن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). و رجوع به متآم و متأم شود.
-
جستوجو در متن
-
متأم
لغتنامه دهخدا
متأم . [ م ُ ءِ ](ع ص ) زنی که دو زاید. (آنندراج ). زنی که دوگانه زاید. (ناظم الاطباء). و رجوع به مُتئِم و مِتآم شود.
-
دوگانه
لغتنامه دهخدا
دوگانه . [ دُ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، اِ مرکب ) عدد دو. (ناظم الاطباء). عدد دو که نصف آن یک است . (لغت محلی شوشتر) (از برهان ). دو عدد. (انجمن آرا) (آنندراج ) (از فرهنگ جهانگیری ) : یک موی بدزدیدم از دو زلفت چون زلف زدی ای صنم به شانه با موی به خانه شد...