کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لغاز گفتن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لغاز گفتن
لغتنامه دهخدا
لغاز گفتن . [ ل ُ گ ُ ت َ ] (مص مرکب ) (در تداول عامه ) پشت سر کسی لغاز گفتن . در غیبت او بر او عیب گرفتن .
-
جستوجو در متن
-
لغز خواندن
لغتنامه دهخدا
لغز خواندن . [ ل ُ غ َ خوا / خا دَ ] (مص مرکب ) لُغاز خواندن . عیب کردن از روی عناد و حسد و پرادعائی . در تداول عوام ، عیب گفتن چیزی یا کسی را.
-
متلک
لغتنامه دهخدا
متلک . [ م َ ت َ ل َ ] (اِ مصغر) متل خرد. متل کوچک . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). || حرف مفت . دری وری . کلفت . حرف برخورنده . شوخی و مزاح . (فرهنگ لغات عامیانه ٔ جمال زاده ). لغز. لغاز. عیب جویی . طعن . بیغاره . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا).- متلک گف...
-
مضمون
لغتنامه دهخدا
مضمون . [ م َ ] (ع ص ) مال مضمون ؛ مال ضمانت شده و پذیرفتار گشته . (ناظم الاطباء) : تا لوح آسمان چک ارزاق خلق شدتو خلق رابه مردی مضمون آن چکی . سوزنی .رعایت رضای ایزد سبحانه و تعالی و تحری مرضات او در آن مضمون و مرعی بوده است . (سندبادنامه ص 217). ||...