کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لبابة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل َ ب َ ] (ع مص ) خردمند شدن . (زوزنی ) (منتهی الارب ). عاقل گشتن .
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) جایگاهی است به ثغر سرقطسه به اندلس . (معجم البلدان ). و نسبت بدان را لبابی گویند و آنجا مسقطالرأس گروهی از مشاهیر مسلمین است . (قاموس الاعلام ترکی ).
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر رشید خلیفه . مادر وی شجی نام داشت . (عقدالفرید ج 5 ص 396).
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر عبداﷲبن جعفربن ابیطالب . وی نخست زوجه ٔ عبدالملک بود بعد مطلقه شد و علی بن عبداﷲبن عباس وی را تزویج کرد. (حبیب السیر ج 1 ص 262).
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر عبداﷲبن عباس ، یکی از پردگیان ولیدبن عبدالملک . صاحب عقدالفرید آرد: و عن العتبی قال : کان عند الولیدبن عبدالملک اربع عقائل : لبابة بنت عبداﷲبن عباس و فاطمة بنت یزیدبن معاویة و زینب بنت سعیدبن العاس و ام جحش بنت عبدالرحم...
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر علی بن ابیطالب (ع ) و مادر وی کنیزک است .
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) صاحب مجمل التواریخ و القصص گوید: مادر ابوعبدالملک مروان بن محمدبن مروان بن الحکم بود. ام ّ ولد (کنیز)کردیه نام و لبابة گویند. (مجمل التواریخ ص 321).
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) نام دختر موسی بن جعفر (ع ). (حبیب السیر ج 1 ص 225).
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (اِخ ) نام مادر یونس پدر ثوابة است . رجوع به بنو ثوابة شود.
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة. [ ل ُ ب َ ] (ع اِ) درخت اُمطی . (منتهی الارب ). شجرالاُمطی . (اقرب الموارد).
-
لبابة
لغتنامه دهخدا
لبابة.[ ل ُ ب َ ] (اِخ ) دختر عبدالرحمن بن جعفر، زوجه ٔ علی بن ابیطالب . این زن را علی علیه السلام طلاق داد و علی بن عبداﷲبن عباس به زنی کرد. (عقدالفرید ج 5 ص 382).
-
جستوجو در متن
-
ام الفضل
لغتنامه دهخدا
ام الفضل .[ اُم ْ مُل ْ ف َ ] (اِخ ) لبابة الکبری مکناة به ام الفضل . دختر حارث الهلالیة مادر عبداﷲبن عباس بن عبدالمطلب عم پیغمبر اسلام بود. رجوع به لبابة الکبری شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) عبدةبن ابی لبابه مولی قریش . محدث است . و رجوع به عبدة... شود.
-
شجی
لغتنامه دهخدا
شجی . [ ] (اِخ ) نام یکی از زنهای هارون الرشید خلیفه ٔ عباسی است و خدیجه و لبابة از بطن اوست . (از العقدالفرید ج 5 ص 396).