کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لانده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لانده
لغتنامه دهخدا
لانده . [ دَ / دِ] (ن مف ) نعت مفعولی از لاندن . جنبانیده . افشانیده .
-
لانده
لغتنامه دهخدا
لانده . [ دِ ] (اِخ ) ناپلئون . نحوی فرانسوی . مولد پاریس .مؤلف کتابی در لغت زبان فرانسه . (1803-1852 م .).
-
جستوجو در متن
-
لاندن
لغتنامه دهخدا
لاندن . [ دَ ] (مص ) جنبانیدن . حرکت دادن . افشاندن . تکان دادن : با دفتر اشعار برِ خواجه شدم دی من شعر همی خواندم و او ریش همی لاندصد کلج پر از گوه عطا کرد بر آن ریش گفتم که بدان ریش که دی خواجه همی شاند. طیان .(گمان میکنم ریش دوّم (درمصراع سوّم ) ش...