کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
لااسم له پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
لااسم له
لغتنامه دهخدا
لااسم له . [ اِ م َ ل َه ْ ] (ع اِ مرکب ) غضروف دوم از سه غضروف حنجره . و آن به گردن باز نهاده است برابر درقی و به گردن باز پیوسته و این را نام نیست و او رابه تازی مالا اسم له گویند و به وقت فراز آمدن حنجره سر به سوی زبان دارد. (ذخیره ٔ خوارزمشاهی )....
-
جستوجو در متن
-
مالااسم له
لغتنامه دهخدا
مالااسم له . [ اِ م َ ل َه ْ ] (ع اِ مرکب ) (غضروف ...) رجوع به لااسم له شود.
-
مکبی
لغتنامه دهخدا
مکبی . [ م ِ ک َب ْ بی ] (ع ص نسبی ، اِ) غضروف دوم از غضروفهای حنجره . (از بحرالجواهر). یکی ازسه غضروف حنجره است چون مکبه که بر سر چیزی نهند و بدین سبب او را مکبی گویند و طرجهالی نیز گویند و این را با «الذی لا اسم له » بندگشادی است و اندر مکبی دو مغا...
-
طرجهالی
لغتنامه دهخدا
طرجهالی . [ طَ ج َ ] (ص نسبی ، اِ) (غضروف ...) غضروفی است ازغضروفهای نای گلو، پیوسته به آن غضروف که نام آن لااسم له است . (بحر الجواهر). غضروف مکبی . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ). رجوع به مکبی (غضروف ...) شود. غضروفی است چون مکبه (سرپوش ) که بر سر چیزی نهند...