کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
فخیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
فخیم
لغتنامه دهخدا
فخیم . [ ف َ ] (ع ص )بزرگ قدر. || هر چیز بزرگ . (غیاث ). فخم .
-
جستوجو در متن
-
افخم
لغتنامه دهخدا
افخم . [اَ خ َ ] (ع ن تف ) بزرگ قدرتر. گرانمایه تر. (ناظم الاطباء). بزرگتر. (آنندراج ). فخیم تر. (یادداشت مؤلف ).
-
جهارة
لغتنامه دهخدا
جهارة. [ ج َ رَ ] (ع مص ) دیداری گردیدن مرد. (منتهی الارب ). || فخیم و بزرگ شدن کسی در جلو چشم بیننده . (اقرب الموارد). زیبا شدن . بزرگ داشتن کسی در چشم دیدار. (تاج المصادر بیهقی ). || بلندسخن شدن . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). بلندآواز شدن . (زوزن...
-
متبرک
لغتنامه دهخدا
متبرک . [ م ُ ت َب َرْ رَ ] (ع ص ) میمون و مبارک . (آنندراج ). میمنت گرفته و خجسته و مبارک . (ناظم الاطباء). بابرکت . و با میمنت و خجسته و با سعادت و مبارک . (ناظم الاطباء) : و چون بار آید شهر را خوازه بندند به سبب آمدن از آنجای متبرک و این نور را در...
-
حاجی علیقلیخان کازرونی
لغتنامه دهخدا
حاجی علیقلیخان کازرونی . [ ع َ ق ُ ن ِ زِ] (اِخ ) از بزرگان مردم فارس است . وی در مائه ٔ 12، و اوائل مائه ٔ 13 هَ . ق . یعنی در زمان کریمخان زند و جانشینان او میزیست و کارهای بزرگی را عهده دار بود. ابوالحسن گلستانه در مجمل التواریخ گوید: «بالجمله چون...