کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غشب پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
غشب
لغتنامه دهخدا
غشب . [ غ َ ] (اِخ ) موضعی است . (از منتهی الارب ) (معجم البلدان ).
-
غشب
لغتنامه دهخدا
غشب . [ غ َ ] (ع اِ) ستم . لغتی است در غشم . (منتهی الارب ). مبدل غشم است . (اقرب الموارد). ظلم .
-
واژههای همآوا
-
قشب
لغتنامه دهخدا
قشب . [ ق َ ] (اِخ ) قلعه ای است از سرقسطة. (از معجم البلدان ).
-
قشب
لغتنامه دهخدا
قشب . [ ق َ ] (اِخ ) نام پدر مالک بن بجنیه . (منتهی الارب ).
-
قشب
لغتنامه دهخدا
قشب . [ ق َ ] (ع اِ) مستقذر. (اقرب الموارد). || زهر و سم . (ناظم الاطباء). رجوع به قِشب و قَشَب شود.
-
قشب
لغتنامه دهخدا
قشب . [ ق َ ] (ع مص ) آمیختن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ): قشب السم بالطعام قشباً؛ خلطه به . (اقرب الموارد). قشب طعامه ؛ اذا سمه . (منتهی الارب ). || آلودن به چیزی . (اقرب الموارد). || زهر دادن . (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ): قشب فلاناً الس...
-
قشب
لغتنامه دهخدا
قشب . [ ق َ ش َ ] (ع اِ) زهر و سم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). رجوع به قِشْب و قَشْب شود.
-
قشب
لغتنامه دهخدا
قشب . [ ق ِ ] (ع اِ) نفس . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ). || زهر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). سم . (اقرب الموارد) (ناظم الاطباء). زهر کشنده . (مهذب الاسماء). و گاه حرف دوم نیز متحرک گردد. ج ، اقشاب . (اقرب الموارد). || زنگ . (منتهی الارب ). الصدا ...
-
قشب
لغتنامه دهخدا
قشب . [ ق ُ ش ُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ قشیب . رجوع به قشیب شود.
-
جستوجو در متن
-
غشبی
لغتنامه دهخدا
غشبی . [ غ َ ] (اِخ ) از اعلام است ،کأنه منسوب الی غشب للموضع. (منتهی الارب ). گویا منسوب است به غشب که نام جایی است . (از تاج العروس ).