کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
غاصبان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای همآوا
-
قعثبان
لغتنامه دهخدا
قعثبان . [ ق َ ث َ ] (ع اِ) جانورکی است مانند خنفساء. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ).
-
قعثبان
لغتنامه دهخدا
قعثبان . [ ق َ ث َ ] (ع ص ) کثیر. (اقرب الموارد). بسیار. (منتهی الارب ). رجوع به قعثب شود.
-
جستوجو در متن
-
غاصبانه
لغتنامه دهخدا
غاصبانه . [ ص ِ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ، ق مرکب ) همچون غاصب . مانند غاصبان . از روی ِ غصب .
-
غاصب
لغتنامه دهخدا
غاصب . [ ص ِ ] (ع ص ) نعت فاعلی از غصب . بستم ستاننده . به ستم گیرنده . غصب کننده . گیرنده ٔ ملک دیگری به زور : اگر خشم نیافریدی هیچ کس روی ننهادی سوی ... عیال و مال خود از غاصبان دور گردانیدن . (تاریخ بیهقی ).پس خضر کشتی برای آن شکست تا که آن کشتی ز...
-
پیتاکوس
لغتنامه دهخدا
پیتاکوس . [ کُس ْ ] (اِخ ) یکی از حکمای سبعه ٔ یونان باستان . وی در سال 650 ق . م . پیش از میلاد در جزیره ٔ می تی لن تولد یافت و در 579 درگذشت . پیتاکوس خطابه ای چند درباره ٔ قوانین داشته است که اکنون در دست نیست . (ترجمه ٔ تمدن قدیم فوستل دو کولانژ ...
-
عیال
لغتنامه دهخدا
عیال . (ع اِ) ج ِ عَیِّل . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به عیّل شود. || عیال الرجل ؛ کسی که با مرد زندگی میکند و نفقه ٔ او بر وی واجب است ، چون غلام و زن و فرزند صغیر او. (از تعریفات جرجانی ). زن و فرزند و هرکه در نفقه و مؤونت مرد باشد. (منته...