کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عیذان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عیذان
لغتنامه دهخدا
عیذان . [ ع َ ] (ع ص ) مرد بدخلق . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). مرد بدخواه و بداندیش . (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
ایذان
لغتنامه دهخدا
ایذان . (ع مص )اعلام کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آگاه کردن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24). بیاگاهانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). (المصادر زوزنی ). آگاه کردن به امری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اذان گفتن . (منتهی الارب ) (...
-
ایزان
لغتنامه دهخدا
ایزان . (اِ) روز سی ام هر ماه را گویند. (آنندراج ). نام روز سی ام از هر ماه که روز آخر ماه باشد و انیران نیز گویند. (ناظم الاطباء) : شبانگاه ایزان خردادماه سوی آسیا رفت نزدیک شاه . فردوسی (شاهنامه چ بروخیم ص 3002).رجوع به فهرست ولف و رجوع به انیران ش...
-
ایزان
لغتنامه دهخدا
ایزان . (ع مص ) (از «وزن ») دل نهادن بر چیزی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بدخلق
لغتنامه دهخدا
بدخلق . [ ب َ خ ُ ](ص مرکب ) بدخو و لجوج . (ناظم الاطباء). بدخو و شریر.(آنندراج ). تَرِش . تارش . عزور. عیذان . متدنس . عنفص .(منتهی الارب ). || جسور. (ناظم الاطباء).