ایذان . (ع مص )اعلام کردن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). آگاه کردن . (ترجمان القرآن ترتیب عادل بن علی ص 24). بیاگاهانیدن . (تاج المصادر بیهقی ). (المصادر زوزنی ). آگاه کردن به امری . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || اذان گفتن . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || به شگفت آوردن . || بازداشتن کسی را. (منتهی الارب ) (آنندراج ). || در گوش کسی زدن . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.