کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عولق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عولق
لغتنامه دهخدا
عولق . [ ع َ ل َ ] (ع اِ) غول . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || سگ ماده ٔ حریص . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || گرگ . || گرسنگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دنب . (من...
-
واژههای مشابه
-
ام عولق
لغتنامه دهخدا
ام عولق . [ اُم ْ م ِ ع َ ل َ ] (ع اِمرکب ) سگ ماده . (از المرصع). و رجوع به عولق شود.
-
واژههای همآوا
-
اولغ
لغتنامه دهخدا
اولغ. [ اَ ل َ ] (ع ن تف ) ولوغ کننده تر: اولغ من کلب ؛ بیش از سگ ولوغ کننده . (مجمع الامثال ).
-
اولق
لغتنامه دهخدا
اولق . [ اَ ل َ ] (ع اِ) دیوانگی و یا نوعی از دیوانگی . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). منه قوله : لعمرک بی من حب اسماء اولق . (منتهی الارب ). رجوع به اولع شود. || (ص ) مرد گول . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
-
جستوجو در متن
-
عوالق
لغتنامه دهخدا
عوالق . [ ع َ ل ِ ] (ع اِ)ج ِ عالِق . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). رجوع به عالق شود. || ج ِ عَولَق . رجوع به عولق شود.
-
گرگ
لغتنامه دهخدا
گرگ . [ گ ُ ] (اِ) پارسی باستان ورکانا ، اوستایی وهرکه (گرگ )، پهلوی گورگ ، هندی باستان ورکه (گرگ )، ارمنی گل ، کاشانی ور، ورگ ، ورگ ، مازندرانی وُرگ ، کردی ورگ ، افغانی لوگ ، اُسّتی برق یا بیرق ، بیرنق ، بلوچی گورگ ، گورک ، یودغاورگ ، یغنابی ارک جان...
-
کلب
لغتنامه دهخدا
کلب . [ ک َ ](ع اِ) سگ . (مهذب الاسماء) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (ترجمان القرآن ) (از برهان ). کلبه مؤنث آن . ج ، اَکلُب ، اَکالِب ، کِلاب ، کِلابات ، کَلیب . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). هر سبع گزنده و غالباً به این حیو...