عولق . [ ع َ ل َ ] (ع اِ) غول . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). || سگ ماده ٔ حریص . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || گرگ . || گرسنگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). || دنب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). دنب و دنباله . (ناظم الاطباء). ذَنَب . (اقرب الموارد): هذا حدیث طویل العولق ؛ این گفتاری است درازدنب و دنباله دار. (از اقرب الموارد). و رجوع به منتهی الارب شود. ج ، عَوالق . (اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.