کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عناق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
غنجل
لغتنامه دهخدا
غنجل . [ غ ُ ج ُ ] (ع اِ) سیاه گوش . ج ، غَناجِل .(منتهی الارب ) (آنندراج ). بترکی قره قولاق یا قره قولاخ گویند. فُرانِق . پروانه . پروانک . تَفَه . عناق الارض .
-
تمیلة
لغتنامه دهخدا
تمیلة. [ ت ُ م َ ل َ ] (ع اِ) جانوری است در حجاز مانند گربه . ج ، تملان و تمیلات . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ذیل اقرب الموارد). عناق الارض . تفه و نر آن را فنجل گویند. (از ذیل اقرب الموارد).
-
رأس المثلث
لغتنامه دهخدا
رأس المثلث . [ رَءْ سُل ْ م ُ ث َل ْ ل َ ] (اِخ ) (اصطلاح فلک ). ستاره ای است روشن تر بر صورت مثلث و این عناق الارض است . (یادداشت مرحوم دهخدا).و رجوع به صور الکواکب صورت بین صص 136 و 137 شود.
-
عنجل
لغتنامه دهخدا
عنجل . [ ع ُ ج َ ] (ع اِ) راسو. (ناظم الاطباء). رجوع به راسو شود. در یادداشتی بخطمرحوم دهخدا عنجل ، «سیاه گوش و عناق الارض و پروانه و فروانق و فجل » معنی شده است . رجوع به سیاه گوش شود.
-
فنجل
لغتنامه دهخدا
فنجل . [ ف ُ ج ُ ] (ع اِ) سیاه گوش . (منتهی الارب ). عناق الارض . (اقرب الموارد). سیاه گوش . تفه . پروانه . فروانق . عنجل . (یادداشت مؤلف ).
-
ابونمیلة
لغتنامه دهخدا
ابونمیلة. [ اَ ن َ ل َ ] (ع اِ مرکب ) سیاه گوش نر. ذکر عناق الأرض . (المرصع). فرانق نر. پروانه ٔ نر. قره قولاق نر.
-
پروانک
لغتنامه دهخدا
پروانک . [ پ َرْ ن َ ] (اِ) سیاه گوش . برید. قره قولاخ . تفه . عناق الارض . غنجل . پروانه . || پیشرو لشکر. || حشره که گویند عاشق چراغ است و بعربی فراش گویند. رجوع به پروانک شود.
-
ابوالمنذر
لغتنامه دهخدا
ابوالمنذر. [ اَ بُل ْ م ُ ذِ ] (ع اِ مرکب ) خروه . (مهذب الأسماء). رنگین تاج . گال . دیک . خروس . ابوالنبهان . ابوالیقظان . ابوسلیمان . || مرغ خانگی . || سیاه گوش . فرانق . پروانه . قره قلاق . تُفّه . پروانک . عناق الارض . غُنجل . عناق . چاووش . وَب...
-
عنفط
لغتنامه دهخدا
عنفط. [ ع ُ ف ُ ] (ع ص ) مردناکس دشوارخوی . (منتهی الارب ) (آنندراج ). بدخوی . (ناظم الاطباء). شخص لئیم و پست و بداخلاق . (از اقرب الموارد). || (اِ) سیاه گوش . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نام حیوانی که آن را سیاه گوش گویند. (ناظم الاطباء). عناق الارض ...
-
معانقة
لغتنامه دهخدا
معانقة. [ م ُ ن َ ق َ ] (ع مص ) عِناق . دست به گردن یکدیگر کردن . (المصادر زوزنی ). دست به گردن همدیگر افگندن به محبت و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء).دست به گردن کسی کردن و با او هم آغوش شدن و به خود چسباندن و آن خاص محبت است . ...
-
دب اکبر
لغتنامه دهخدا
دب اکبر. [ دُب ْ ب ِ اَ ب َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) خرس بزرگ . || (اِخ ) خرس بزرگ ازصور شمالیست . (التفهیم ). صورت چهارم از صور شمالیه ٔفلکی قدماء و آنرا بنات نعش کبری نیز گویند. (مفاتیح العلوم ). بنات النعش کبری . صورتی از صورتهای فلکی و به خرس بزر...
-
طمیل
لغتنامه دهخدا
طمیل . [ طَ ] (ع ص ) پنهان حال . (منتهی الارب ). || (اِ) بزغاله ٔ نر و ماده . (منتهی الارب ) (منتخب اللغات ). جدی و عناق . (فهرست مخزن الادویه ). || بوریا. (منتهی الارب ). حصیر. (منتخب اللغات ). || آب و لای آمیخته . (منتهی الارب ). لای تک ِ حوض . (من...
-
ذرٔآء
لغتنامه دهخدا
ذرٔآء. [ ذَ ] (ع ص ، اِ) تأنیث اَذرَء (شاید معرّب زال ) زن پیر. || عناق ذرٔآء؛ آن بزیچه ٔ ماده که هر دو گوش وی خجک دارد و دیگر بدنش سیاه بود یا آنکه در سر وی سپیدی بود. گوسپند یا اسپ ماده که هر دو گوش وی خجک دارد و سایر بدنش سیاه بود.یا آنکه در سر و...
-
فرانق
لغتنامه دهخدا
فرانق . [ ف ُ ن ِ ] (معرب ، اِ) پروانک که جانوری است بانگ کنان پیش شیر رود. (آنندراج ). معرب پروانک فارسی است که به عربی برید و به فارسی سیاه گوش و به ترکی فارافلاق نامند و آن حیوانی است به قدر سگ کوچکی و به رنگ آهو و گوش آن سیاه و پیش پیش شیر میگوین...
-
سیاه گوش
لغتنامه دهخدا
سیاه گوش . (اِ مرکب ) جانوری است درنده که سلاطین و امرا بدان شکار کنند. (برهان ). نام درنده ای که از سگ خردتر و از گربه کلان تر است . گلابی (؟) مایل بسیاهی هر دو گوش او سیاه و نوکدار و سریعالحرکت و بغایت جلدرو باشد. (غیاث ). جانوری است که گوشهای آن س...