کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عدد صفر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
اسم عدد
لغتنامه دهخدا
اسم عدد. [ اِ م ِ ع َ دَ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اسماء عدد شود.
-
اسماء عدد
لغتنامه دهخدا
اسماء عدد. [ اَ ءِ ع َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع باسماءالعدد شود.
-
بی عدد
لغتنامه دهخدا
بی عدد. [ ع َ دَ ] (ص مرکب ) (از: بی + عدد) بی عدّ. بی شمار. بی حساب . بی حد. (از ناظم الاطباء) (یادداشت مؤلف ) : و اندر بیابان ایشان بربریانند بسیار بی عدد. (حدود العالم ). واندرین ناحیت آبهای بسیار است و بی عدد و توانگرترین ترکانند. (حدود العالم )...
-
حرف عدد
لغتنامه دهخدا
حرف عدد. [ ح َ ف ِ ع َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمس قیس آنرا چنین نامیده است : و آن حرفی است که عدد اصلی را به عدد ترتیبی بدل سازد. رجوع به حرف ترتیب شود.
-
کلاته حسن عدد
لغتنامه دهخدا
کلاته حسن عدد. [ ک َ ت ِ ح َ س َ ع َ دَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان چناران بخش حومه ٔ شهرستان مشهد. محلی جلگه ای و معتدل است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
حرف تکریر عدد
لغتنامه دهخدا
حرف تکریر عدد. [ ح َ ف ِ ت َ ری رِ ع َ دَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) حرف توزیع. رجوع به حرف توزیع شود.
-
جستوجو در متن
-
صفر
لغتنامه دهخدا
صفر. [ ص ِ ] (ع اِ) خالی ، ترجمه ٔ سانسکریت صونیا در ریاضی هند و عربی ، معادل زرو در فرانسه و در عین حال ریشه ٔ کلمات غربی سیفرا ، تزیفر و مشتقات آنها است و رجوع به سیفر ، شیفر زرو و دائرة المعارف اسلامی (صفر) شود. قدما علامت صفر یعنی نماینده ٔ هیچ ن...
-
چهاردهه
لغتنامه دهخدا
چهاردهه . [ چ َ / چ ِ دَ هََ / هَِ ] (ص مرکب ) از چهار + دهه ، صفت نسبی (ده + هَ ) منسوب به عدد ده . || چهار مرتبه ده تا. چهل تا. عدد ده راواحد مرتبه ٔ دوم یا مرتبه ٔ دهگان (عشرات ) قرار میدهند و آن را یک دهه مینامند و از آن یکی از سه بخش سه گانه ٔ م...
-
اربعین
لغتنامه دهخدا
اربعین . [ اَ ب َ] (ع عدد، ص ، اِ) (در حالت نصبی و جرّی ) چهل . اربعون . || چلّه . چله ، مدت چهل روز که صوفیان بگوشه نشسته ریاضت و عبادت کنند. (غیاث ) : که ای صوفی شراب آنگه شود صاف که در شیشه بماند اربعینی . حافظ.|| چهل روز از عاشورا رفته . بیستم صف...
-
منفی
لغتنامه دهخدا
منفی . [ م َ فی ی /م َ ] (ع ص ) نیست کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). || نفی شده . مقابل مثبت . (یادداشت مرحوم دهخدا).- جواب منفی ؛ پاسخ غیرمثبت .- فعل منفی ؛ فعلی که مسبوق به ادات نفی باشد: نپسندید. نمی رود. || نفی کرده شده و دورکرده شده و رانده شده...
-
متداخل
لغتنامه دهخدا
متداخل . [ م ُ ت َ خ ِ ] (ع ص ) درج کرده و در میان نشانده و در میان دیگری در آورده و یادرآمده . (ناظم الاطباء) (از فرهنگ جانسون ). مأخوذ از تازی ، داخل شده ٔ درهم و درج شده . (ناظم الاطباء).- متداخل شدن ؛ متداخل گردیدن . داخل شدن چیزی در چیزی . دره...
-
استخراج
لغتنامه دهخدا
استخراج . [ اِ ت ِ ] (ع مص ) بیرون آوردن . (منتهی الارب ). بیرون کردن . (زوزنی ) (تاج المصادر بیهقی ). استفصاص . درآوردن . || طلب بیرون کردن .بیرون کردن خواستن . (منتهی الارب ) (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). طلب خروج کردن . || بیرون آوردن علم . (تاج ...
-
ترلیون
لغتنامه دهخدا
ترلیون . [ ت ِ رِ ی ُ ] (فرانسوی ، اِ) تریلیون در علم حساب نام طبقه ٔ پنجم است که عدد سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم باشد به این شکل :طبقه ٔاول طبقه ٔدوم طبقه ٔسوم طبقه ٔچهارم طبقه ٔپنجم 321 321 321 321 321لفظ مذکور فرانسوی است . (فرهنگ نظام ). این عدد د...
-
حساب جمل
لغتنامه دهخدا
حساب جمل . [ ح ِ ب ِ ج ُم ْ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) شمارش به وسیله ٔ حروف ابجد که در هشت جمله ٔ «ابجد» «هوز« »حطی » «کلمن « »سعفص « »قرشت » «ثخذ« »ضظغ» جمع شده است . نه حرف اول برای آحاد و نه حرف دوم برای عشرات و نه حرف سوم برای مآت و «غ » نما...