منفی . [ م َ فی ی /م َ ] (ع ص ) نیست کرده شده . (غیاث ) (آنندراج ). || نفی شده . مقابل مثبت . (یادداشت مرحوم دهخدا).
- جواب منفی ؛ پاسخ غیرمثبت .
- فعل منفی ؛ فعلی که مسبوق به ادات نفی باشد: نپسندید. نمی رود.
|| نفی کرده شده و دورکرده شده و رانده شده و اخراج بلدشده . (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). تبعیدشده . نفی بلدشده . تبعیدی . || عدد غیرمثبت . (کشاف اصطلاحات الفنون ).
- عدد منفی ؛ عددی که از صفر کوچکتر باشد و با نشان (-) نوشته شود، مثلاً 7- . (از فرهنگ اصطلاحات علمی ).
|| نزد علمای عربیت خلاف موجَب . (از اقرب الموارد).
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.