کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
عبود پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
عبود
لغتنامه دهخدا
عبود. [ ع َ ب ُ وَ ] (اِخ ) کوهی است . (منتهی الارب ). زمخشری گوید عبود و صَغَر دو کوهند بین مدینه و سیاله که یکی بر دیگری نگرد و راه مدینه از میان آن دو رد میشود. ابن مناذر شاعر گوید: عبود کوهی است بشام . ابوبکربن مولی گوید: کوهی است بین سیاله و مَل...
-
عبود
لغتنامه دهخدا
عبود. [ ع َب ْ بو ] (اِخ ) مرد افسانه ای بسیارخواب که هفت سال در جای هیزم کشی خود در خواب بود، و در حدیث آمده است نخستین مردی که وارد بهشت شود مرد سیاهی است بنام عبود. این اشارت به این حکایت است که خدا پیامبری را برای راهنمائی مردم قریه ای بفرستاد هی...
-
عبود
لغتنامه دهخدا
عبود. [ ع ُ ](ع اِ) ج ِ عبد. (اقرب الموارد). رجوع به عبد شود.
-
واژههای همآوا
-
ابود
لغتنامه دهخدا
ابود. [ اُ ] (ع اِ) ج ِ اَبَد.
-
ابود
لغتنامه دهخدا
ابود.[ اُ ] (ع مص ) برمیدن . رمیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ) (دهار). وحشی شدن . (زوزنی ). وحشت گرفتن ، چنانکه بهیمه . || مقیم شدن بجای . (دهار) (تاج المصادر بیهقی ). بجائی مقیم شدن . (زوزنی ). ایستادن . استادن . اقامت کردن . || گفتن شعری مشکل ک...
-
جستوجو در متن
-
صغر
لغتنامه دهخدا
صغر. [ ص َ غ َ ] (اِخ ) کوهی است بین مدینه و سیاله برابر عبود و راه مدینه بین این دو کوه است . (معجم البلدان ذیل عبود و صغر).
-
عبودی
لغتنامه دهخدا
عبودی . [ ع َ ی ی ] (ص نسبی ) نسبت است به عبود.
-
رزق ا
لغتنامه دهخدا
رزق ا. [ رِ قُل ْ لاه ] (اِخ ) رزق اﷲعبود. رجوع به عبود و نیز معجم المطبوعات ج 1 شود.
-
حسن
لغتنامه دهخدا
حسن . [ ح َ س َ ] (اِخ ) ابن عبود. محدث بود و در 708 هَ . ق . درگذشت . (دررالکامنة ج 2 ص 20).
-
خبراء صائف
لغتنامه دهخدا
خبراء صائف .[ خ َ ءُ ] (اِخ ) نام غدیری بوده است بین مکه و مدینه به عربستان . (از معجم البلدان یاقوت ) : ففد فد عبود فخبراء صائف فذوالجفر اقوی منهم ففدافده .(از مسعربن اوس بنقل یاقوت در معجم البلدان ).
-
بیضا
لغتنامه دهخدا
بیضا. [ ب َ ] (اِخ ) نام یکی از دهستان های بخش اردکان است که در شهرستان شیراز واقع است . این دهستان از 75 پارچه آبادی تشکیل شده و قراء مهم آن عبارتند از: انبو، بانش ، تل بیضا و شیخ عبود. جمعیت دهستان در حدود 15000 تن است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج...
-
هبود
لغتنامه دهخدا
هبود. [ هََ ب ْ بو ] (اِخ ) نام جایی است در بلاد بنی تمیم . (معجم البلدان ). جایی است در بلاد بنی تمیم یا بنی نمیر. (معجم متن اللغة). موضعی است در بلاد بنی نمیر. (منتهی الارب ). || نام کوهی است . (معجم البلدان ). ابن مقبل گوید:جزی اﷲ کعباً بالاباتر ن...
-
عبودة
لغتنامه دهخدا
عبودة. [ ع ُ دَ ] (ع اِمص ) پرستش . بندگی . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || خدمت . || طاعت . || خضوع و ذلت . || التزام به شریعت . یکی خواندن او را به زبان . (اقرب الموارد). || در اصطلاح عرفا کسی که خدای خود را در مقام عبودیت مشاهده کند. (تعریفات )....