کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طین جزیره مصطکی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
طین احمر
لغتنامه دهخدا
طین احمر. [ ن ِ اَ م َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) گِل سرخ . اسم مغره است . (اختیارات بدیعی ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
طین ارضی
لغتنامه دهخدا
طین ارضی . [ ن ِ اَ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نام سنگی است . حمداﷲ مستوفی در نزهة القلوب در ضمن احجار معدنی این نام آورده گوید: سرد است بدرجه ٔ اول و خشک به دوم . ریش امعا و رفتن خون از زخم و خون برآمدن از ریش دهن و مرض سبل را مفید است . (نزهة القلوب...
-
طین اصفر
لغتنامه دهخدا
طین اصفر. [ ن ِ اَ ف َ ] (ترکیب وصفی ،اِ مرکب ) طین الصنم خوانند و آن در موضعی نزدیک قسطنطنیه است از میان دو کوه آرند و لون آن زرد تیره رنگ و در آنجا رهبانانند که بر این گل مهر مینهند و آن طلسم کسی نتواند خواندن و نداند که چیست بغیر از ایشان و اگر کس...
-
طین اصفهانی
لغتنامه دهخدا
طین اصفهانی . [ ن ِ اِ ف َ ](ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طین نیشابوری است . (فهرست مخزن الادویه ). طین خراسانی است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
طین اقروطون
لغتنامه دهخدا
طین اقروطون . [ ن ِ اِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) طین اقریطس است . (فهرست مخزن الادویه ).
-
طین اکل
لغتنامه دهخدا
طین اکل . [ ن ِ اَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) طین خراسانی است . طین نیشابوری . طین حُرّ. گِل خوراکی . و آن را طین مأکول نیز نامند.
-
طین اندلسی
لغتنامه دهخدا
طین اندلسی . [ ن ِ اَ دُ ل ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) سیاه و کثیف میباشد و در ضمادات استعمال او جائز است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). طین سیاه کثیف است که از سموم قتاله است و از داخل غیرمستعمل و داخل ضمادات و اطلیه کرده میشود. (فهرست مخزن الادویه ).
-
طین بحیرة
لغتنامه دهخدا
طین بحیرة. [ ن ِ ب ُ ح َ رَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )ظاهراً گِلی است که از بعض دریاچه ها آرند. صاحب املاحی که پاره ای امراض را سود دارد چون گل دریاچه ٔ ارومیه که طلای آن اوجاع مفاصل و عرق النسا را نافع است .
-
طین جلود
لغتنامه دهخدا
طین جلود. [ ن ِ ج ُ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خاکی است که پوست را بدان رنگ میکنند و سرخ مایل بزردی میشود با قوت قابضه و محلله و ضماد اوجهت اسهال و اورام نافع است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
طین حجازی
لغتنامه دهخدا
طین حجازی . [ ن ِ ح ِ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) انجبار. (ابن البیطار).
-
طین حر
لغتنامه دهخدا
طین حر. [ ن ِ ح ُرر ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) محمدبن عبدون گوید: طین حر طین علک خالص از رمل بود. مؤلف گوید: گِلی است نزدیک در شیراز و بشیرازی گل کوفی (کرنی ؟ کربی ؟) خوانند و در طبیعت نزدیک به وی بود و آن را نیز بدین اسم خوانند و آن گل بغایت سبزرنگ ...
-
طین حکمت
لغتنامه دهخدا
طین حکمت . [ ن ِ ح ِ م َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) بپارسی گِل حکمت خوانند و صفت آن بسیار است . مؤلف گوید: بهترین این نوع است که گل زرد پاک چهار من بکوبد و بپزد و یک من کاغذ و نیم من نمک در آن کند وبه دست بمالد تا حل شود، بعد از آن گل بر سر آن کندو ...
-
طین ختم
لغتنامه دهخدا
طین ختم . [ ن ِ خ َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )گِل مهر. گِل سرخ . و رجوع به غیاث ذیل ختام و ختامه و همین لغت نامه ذیل لک و لاک و طین مختوم و مقدمه ٔ ابن خلدون ترجمه ٔ محمدِ پروین گنابادی ج 1 ص 486 شود.
-
طین خراسانی
لغتنامه دهخدا
طین خراسانی . [ ن ِ خ ُ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) طین نشابوری است که گفته شد. (اختیارات بدیعی ). گلی است بسیار سفید و خوشبو و خوش طعم و با اندک شوری ، و ضرر خوردن او کمتر از سایر خاکهاست و بعضی که عادت به خوردن گل داشته باشند بجهت کمی ِ مضرت از آن می...
-
طین داغستانی
لغتنامه دهخدا
طین داغستانی . [ ن ِ غ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) قسمی از او زرد کاهی کم رنگ و قسمی مغسول و سفید و مصنوع بشکل قرصی و قسمی مایل بکبودی است و مجموع آن خوشبو خصوصاً مغسول سفید او و از داغستان حوالی شیروان آرند. در جمیع افعال بهتر و قویتر از گل مختوم و ...