کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طاویر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طاویر
لغتنامه دهخدا
طاویر. (اِخ ) دهی از دهستان کتول بخش علی آباد شهرستان گرگان در 18هزارگزی جنوب علی آباد. کوهستانی و معتدل و مرطوب ، با 230 تن سکنه . آب آن از چشمه سار. محصول آنجا غلات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری . صنایع دستی زنان شال و کرباس بافی و راه آن م...
-
واژههای همآوا
-
تعویر
لغتنامه دهخدا
تعویر. [ ت َع ْ ] (ع مص ) یک چشم کردن . (تاج المصادر بیهقی ) (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). یک چشم گردانیدن فلان را. (از اقرب الموارد). کور کردن چشم کسی . (زوزنی ). || اندازه کردن پیمانه را. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقر...