کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
طابخة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
طابخة
لغتنامه دهخدا
طابخة. [ ب ِ خ َ ] (ع ص ) تأنیث طابخ . || (اِ) گرمای نیمروز. (منتهی الارب ) (آنندراج ). گرمگاه . (مهذب الاسماء).گرمای روز. || (اِخ ) لقب عامربن الیاس بن مُضَر. (منتهی الارب ). و رجوع به تاریخ سیستان ص 50 شود. || نام قبیله ای است . (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
عکلی
لغتنامه دهخدا
عکلی . [ ع ُ] (ص نسبی ) منسوب به عکل ، و آن بطنی است از تیمم . ولی اصح آن است که عکل نام کنیزی است از آن زنی از حمیر، و آن زن را عوف بن قیس بن وائل بن عوف بن عبد مناةبن ادبن طابخة بزنی گرفت و چون درگذشت عوف با این کنیزازدواج کرد و او فرزندان عوف را د...
-
اطحل
لغتنامه دهخدا
اطحل . [ اَ ح َ ] (اِخ ) کوهی است به مکه که بدان ثوربن عبد مناةبن ادّبن طابخه را نسبت کنند و گویند ثور اطحل . بعیث گوید : و جئنا باسلاب الملوک و احرزت اسنّتنا مجد الاسنة و الاکل و جئنا بعمرو بعدما حل ّ سربهامحل الذلیل خلف اطحل او عکل .و به ثور اطحل ،...
-
مر
لغتنامه دهخدا
مر. [ م ُرر ] (اِخ ) نام چند جد جاهلی است ، از آن جمله : 1- جدی است که بطنی از بنی راشد بدو مربوطند که در مصر سکونت داشتند. رجوع به الاعلام زرکلی ج 8 ص 81 و سبائک الذهب ص 41 شود. 2- مربن أدبن طابخة، جدی جاهلی است ، قبیله ٔ تمیم بدو منسوب است . رجوع ...