عکلی . [ ع ُ] (ص نسبی ) منسوب به عکل ، و آن بطنی است از تیمم . ولی اصح آن است که عکل نام کنیزی است از آن زنی از حمیر، و آن زن را عوف بن قیس بن وائل بن عوف بن عبد مناةبن ادبن طابخة بزنی گرفت و چون درگذشت عوف با این کنیزازدواج کرد و او فرزندان عوف را دایگی نمود لذا این فرزندان به نام «عکل » شهرت یافتند. (از اللباب فی تهذیب الانساب و معجم البلدان ). و رجوع به عُکل شود.
کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
واژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.